اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

وقتی معقول محسوس می‎شود

 

در اولین مواجهه با اثری که به سیره و صورت انبیاء الهی (ع) می‎پردازد یک مسئله اصلی طرح می‎گردد.  مرز بین هنر و واقعیت در خلق چنین آثاری کجاست؟ کدام باید مبنی قرار گیرد تا معقول محسوس شود؟

 

ملک سلیمان

 

نگرش غربی به طور معمول واقعیت داستان‎های پیامبران را به بهانه خلق یک قصه هنری با دخیل کردن عنصر خیال تحریف می‎کند. به عنوان نمونه فیلم شاه دیوید طوری به داستان حضرت داود (ع) می‎پردازد که تنها قصه‎پردازی بر محور یک پادشاه اهمیت داشته باشد. تصویری که از داود (ع) در این فیلم برای مخاطب شکل می‎گیرد یک اسطوره و یک ابرقهرمان است. این تفکر حس را بر عقل مقدم می‎شمارد تا به سان خود، مخاطب تنها قرائتی در همذات پنداری آنی با کاراکتری داشته باشد که ریچارد گر نقش آن را ایفا می‎کند. این مثال در نبرد داود(ع) و جالوت – داود (ع) تنها با یک فلاخن جالوت را از پای در می‎آورد- مشهود است. در اصل داستان؛ جالوت از داود نوجوان می‎خواهد جوانی خود را در نبرد با او آن هم با دست خالی تلف نکند و داود چنین پاسخ می‎دهد: «من با ایمان خود می‎جنگم و نیازی به سلاح ندارم.»

 

اما این نبرد کوتاه در فیلم شاه دیوید (بروس برسفورد/1985) از داود تصویری نشان می‎دهد که او شکست ناپذیر است. (بیشتر به شعارهای فیلم‎های ابرقهرمانانه می‎ماند) حتی دیالوگی مبنی بر اراده، قدرت و خواست خداوند در رفتار این کاراکتر دیده نمی‎شود. روند علی معلولی داستان را طوری چیده‎اند که مخاطب تنها نگرشی اسطوره‎ای از این پیامبر داشته باشد و بیشتر او را به عنوان یک پادشاه بپذیرد.

 

داستانی که به انبیاء الهی می‎پردازد مبدأ والا دارد و می‎تواند سبب تزکیه نفس مخاطب شود. اگر اثر مصداق مثال فوق را داشته باشد نشأت گرفته از خیال است و مخاطب را صرفا از حس به خیال می‎رساند. فیلم ملک سلیمان از داستانی بهره می‎برد که مخاطب را پیش به سوی تعقل می‎برد. اگر از کلمه «فاخر» برای یک اثر استفاده می‎شود چنین مصداقی دارد که موضوعی که از یک مبدأ والا نشأت گرفته است مخاطب را با رساندن به یک سیر تعقل به تزکیه برساند.

 

شروع داستان حکومت داود (ع) و سلیمان (ع) در قرآن (سوره نمل) سخن از علم دارد. از موهبت علم به عنوان زیر بنای یک حکومت صالح و نیرومند یاد می‎شود.  (وَ لَقَد آتَینا داوُدَ وَ سُلَیمانَ عِلمًا) «و ما به داود و سلیمان علم قابل ملاحظه‎ای بخشیدیم.» روشن است که صحبت از علم در این آیه معنی گسترده و بسط یافته تمامی علوم را در بر می‎گیرد. چنانچه در سراسر فیلم قابل مشاهده است سلیمان نبی (ع) از علم وسیعی برخوردار است. از ویژگی‎های برجسته فیلم در این باب، توجه به شکرگذاری بیش از حد و به تصویر کشیدن حمدگویی حضرت سلیمان (ع) است. در سوره نمل پس از آیه فوق، آیه بعدی سخن از شکر به میان می‎آورد. همه چیز از آنِ خداوند است و هر نعمتی را شکری لازم است.

 ملک سلیمان

در مورد به تعقل رساندن مخاطب باید این نکته را لحاظ کرد که تماشاگر از همان عنوان فیلم سؤالی – دلیل ملک خواهی سلیمان (ع)- برایش مطرح می‎شود که با او همراه است. چرا سلیمان که پیامبر بزرگ الهی است خواسته‎ای دنیوی را مطرح می‎کند؟ چرا سلیمان همچون پیامبران دیگر به یک مقر ساده اکتفا نمی‎کند و خواستار دستگاهی تجملی است؟

 

مقتضیات زمان حضرت داود (ع) و سلیمان (ع) با دیگر پیامبران بنی اسرائیل تفاوت‎های زیادی دارد. در آن زمان محیط فکری و اجتماعی بنی اسرائیل آماده برقراری یک آیین الهی بود. مخالفت قوم این دو پیامبر با رسالتشان کمتر از پیامبران دیگر بوده است. چنان‎چه در فیلم قابل پیگیری است پس از درخواست سلیمان (ع) برای یک ملک بی‎بدیل این شیاطین هستند که در اریحا جو را در مرحله اول حمله‎اشان ملتهب می‎کنند. سلیمان (ع)  برای برقراری عدالت بیش از پیش و انجام عمل صالح چنین درخواستی را می‎کند. عمل صالح مقدمه‎ای است برای جلب خوشنودی، رضای خدا و غایت مطلوب است.

 

به دلیل ساخت فیلم در دو قسمت سؤال دوم بی‎جواب می‎ماند. سلیمان (ع) برای تسلیم کردن برخی پادشاهان همچون ملکه سبا که تمام قدرت و عظمت خود را در تخت و تاج زیبا، کاخ باشکوه و تشکیلات پر زرق و برق خود می‎دانند دستگاه تجملی آن‎ها را به پوچی می‎انگاراند. این پادشاهان دارایی‎های خود را در مقابل دستگاه بی‎بدیل سلیمان (ع) که از جانب پروردگار برای او فراهم شده است تحقیر می‎شوند. این هزینه در برابر امنیت و آرامش یک منطقه وسیع و پذیرش دین حق و جلوگیری از هزینه گزاف جنگ مطلب منطقی نمی‎باشد. (در سوره نمل آیات 15 تا 44 پاسخ این سؤال قابل پیگیری است.)

از آیات سوره نمل و سبا در مورد حضرت سلیمان (ع) به خوبی قابل استنباط است که داستان حضرت سلیمان (ع) جنبه‎ی عادت نداشته و توأم با خارق عادت همراه است. شهریار بحرانی کارگردان ملک سلیمان در به تصویر کشیدن این خارق عادات که در قسمت اول فیلم کم هم نمی‎باشد به بیراهه نرفته است. فیلم از جلوه‎های ویژه‎ای برخوردار می‎باشد که سابقه آن در کشورمان وجود نداشته است. با این وجود کمی لغزش در مسیر ممکن بود حصول تخیل کند و به جای پرداختن به امر والا به یک اسطوره بپردازد که قابلیت‎های بی‎شماری را دارا است. تصاویر تماشایی گرفته شده توسط حمید خضوعی ابیانه و این جلوه‎های ویژه هیچ‎کدام اثر را از حیث تأثیرگذاری خدشه‎دار نمی‎کنند و بلکه زینتی برای یک اثر با پتانسیل بالا می‎شوند.

 

صحنه آغازین فیلم بر این امر تأکید می‎کند که داستان زندگی حضرت سلیمان (ع) و حتی فیلم ملک سلیمان متفاوت است. لوهان (مهدی فقیه) در حال اجرای یک مراسم آیینی است. او می‎خواهد به شیطان توسلی خیالی کند تا قدرت شیطان به او هم سرایت کند. نوع صحنه‎پردازی و فیلمبرداری از این سکانس به محل این پرفرمنس کمک کرده است. دخیل کردن عنصر جادو در یک پرفرمنس خود قابلیت خوانشی در نظریه اجرا دارد. همه چیز در یک بزم آیینی پرداخته شده است. بزمی که لوهان برای خود راه انداخته است و حتی مخاطب را در همان سکانس ابتدایی به وحشت می‎اندازد. این صحنه نقش پیش فعالانه به تماشاگر می‎دهد تا همراهی او را بهتر داشته باشد. مخاطب در ادامه با دیدن صحنه‎های خارق عادتی که برای سینمای ما هم خارق عادت است شوکه نمی‎شود.

 

آیین‎ها جزء سه فضای اصلی پرفرمنس است. کاملا مدون و برنامه‎ریزی شده‎اند. لوهان خارج از اجتماع در حال اجرای آیین خود با مناسباتی است که دیده نشده یا خود مبدع آن بوده است. از منظر فروید آیین خودبازتبنده و قائل به دیگری است. صحنه شیطان پرستی لوهان که در حال وضع مناسبات آن هم هست تأثیر بر روندی دارد که حتی رئیس کاهنان یهود (محمود پاک نیت) هم کم‎کم برای دست‎یابی به قدرت متوسل به لوهان و جادو می‎شود. اما درست زمانی این مناسبات پی‎ریزی شده است که لوهان خود به پوچ بودن وضع مناسبات آیینش پی برده است.

 

تأکید بر علم و عقل‎گرایی در اثر قابل ردیابی است. سلیمان (ع) با متانت طبع خاصی با مشکلات روبرو می‎شود. او در مقابل برخی اشتباهات لبخند می‎زند (عطف به ماجرای عبور لشکر حضرت سلیمان (ع) از مقابل مورها و سخن مور) و با عطوفت خاصی به یارانش امید می‎دهد. چنانکه امین زندگانی در این نقش به خوبی توانسته این وجه را نشان دهد. قسمت اول داستان حضرت سلیمان (ع) تنها به مبارزه او با اجنه و شیاطین و سامان دادن وضع ملک الهی می‎پردازد.

 

یکبار شیاطین روح مردم را تسخیر می‎کنند، در مرحله دوم به دلیل در خطر دیدن خودشان، خود پدیدار می‎شوند و در مرحله سوم حضرت سلیمان از خدا می‎خواهد شیاطین به صورت نیمه مرئی درآیند. مناسبات بین آصف بن برخیا (حسین محجوب) و سلیمان (ع) آن‎طور که در داستان آمده است در فیلم شکل نگرفته است. آصف خواهر زاده سلیمان (ع)، که به اسم اعظم خداوند آگاه و لقب «علم من کتاب» در مورد او در احادیث آمده است. ملک و نوع حکومت سلیمان (ع) یکی از بی‎بدیل‎ترین‎ها بوده است. به همین دلیل حکومت این پیامبر را به حکومت منجی موعود (حضرت ولی عصر (عج)) شبیه می‎دانند. طبق برخی روایات، امام زمان (عج) همانطور که در انتهای فیلم به صورت تأثیرگذاری نقل می‎شود. گردن شیطان را در همان محل می‎زند تا خاتمه طاغوت صورت پذیرد. در کل ملک سلیمان فیلم وزینی است که با بهره‎گیری از پتانسیل داخلی و خارجی توانسته است برای اولین بار داستان یکی از انبیاء را آبرومند به تصویر بکشد. قسمت دوم آن هم که داستان، زیبای سلیمان (ع) و ملکه سبا است می‎تواند از جذابیت‎های خاصی برخوردار باشد.

 

 

 منبع: ماهنامه صنعت سینما

 

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری

 


دیدگاه‌ها  

+2 #1 Guest 1389-08-06 02:01
نقدتون خیلی خوب بود
به نظرم بهتر بود بازیگراش حرفه ای تر بودن
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما