رد کویر در نوای آفتاب، نگاهی به آثار محمدرضا جوادی در موزه هنرهای معاصر تهران
- توضیحات
- دسته: تحلیل سایر هنرها
- منتشر شده در 1395-07-19 15:56
«آهنگ آفتاب» عنوان نمایشگاه محمد رضا جوادی است که نهم شهریور ماه 1395 در موزه هنرهای معاصر افتتاح گردید. موضوع آثار عکاسی شده "کویر ایران، کانون تمدن" است و در قطعهای بزرگ به نمایش درآمده است. او تصمیم میگیرد که خاک کویر ایران را از نزدیکتر ببیند، ببوید، بچشد و آن گاه به گذشتهاش ببالد و اکنون آن را با همة دشواریهایش بسازد. چرا که می گوید: آخر من جزیی از همین زمینم.
موضوع عکسها " کویر ایران" است. این طبیعت بکر همواره برای همة هنرمندان، و به ویژه عکاسان، منبع بیپایان الهام و شگفتی بوده و هست. در آثار عکاسانی که در زمان معاصر از مناظر عکس میگیرند غالباً از حضور یا مداخله تحمیلی انسان نیز نشانههایی یافت میشود. اما در آثار جوادی هیچ نشانی از انسان نیست و هنرمند هنگام عکسبرداری دست به گزینش و استفاده از برخی عناصر صوری میزند. با تغییر دادن وضعیت دوربین، زاویة دوربین، یا فاصله کانونی عدسی، کمپوزیسیونهای بیشماری را از یک موضوع معین به دست می آورد. این گونه عکسها به مقوله زیباییشناختی، به ویژه زیباشناسی افلاطونی (زیبایی طبیعت) میپردازد. عکسهای این دستهبندی چیزهایی را نشان میدهند که به اعتقاد عکاسانشان ارزش و شایستگی تأمل و اندیشهگری زیباییشناسانه را دارند. این تصاویر به طور معمول درباره جنبههای شگفتی آفرین انواع مختلف صورتهای بصری هستند و اینکه چگونه میتوان آنها را به صورت عکس بازنمایاند. برای اغلب هنردوستان، این آشناترین نوع "عکاسی هنری" است.
عکسهای این دستهبندی به طور معمول نشاندهندة چیزهایی زیبا هستند که به گونهای چشمنواز عکاسی شدهاند. ارزش زیباییشناختی آثار به خوبی قابل درک است چرا که توانسته خود را به عنوان یک موجود مستقل از ذهن برای ناظر مطرح کرده و ذهن او را به فعالیت وا دارد و در برخی از آثار نیز به هنر انتزاعی یا آبستره نزدیک میگردد.
در این نمایشگاه با دنیایی از فرم و سایه رو به رو خواهیم شد. در آثار این هنرمند خط، سطح و بافت حقایق اولیهاند و وقتی که به صورتهای خاصی با هم ترکیب میشوند، بیانگر طبیعت و کویر است. هنرمند بسیار هوشمندانه و متفکرانه میدانسته است که چگونه از عناصر بصری برای ساختن طرح و ساختار خویش استفاده نماید و ترکیبشان به نحوی است که نهایت تأثیر زیباشناسانه را بر جای گذاشته است. بیرکهوف معتقد است «چیزی زیباست که با کمترین علامت ممکن، بیشترین نظم ممکن را عرضه کند؛ اما زیبایی تنها از طریق نظم و قاعده به دست نمیآید، بلکه نتیجه دو صفت متضاد است که هر دو به یک اندازه ضروری هستند».
می توان گفت که در عکسهای جوادی این تضاد با نور و سایه به وجود آمده است. سایهها و سطوح به گونهای گزینش و ثبت شده است که به خوبی حس حرکت و تغییر را نشان میدهند، به گونهای که محال است بتوان عنصری را بیحرکت نگه داشت و دارای نیروهای متمرکزی برای تأثیرگذاری و همچنین محصول طراحی ذهن عکاس است. با توجه به اینکه بسیار به طبیعت یا اشیاء طبیعی شباهت دارد، اما بازنماییهایی هستند که بر اساس گزینشهای هنرمند قاعدهبندی شدهاند و دارای ساختاری کاملا انتزاعی از طبیعت است. در واقع هنرمند طبیعت را به صورتی که خود میخواسته درآورده است. می توان گفت که او درگیری قهرمانانهای با محیط کنش انسانی دارد و هدف اصلی اش دربرگیری اشیاء و سایهها و اتفاقات جهان ما و بین اندکی از واکنشهای پیچیده و حیرت زده ما به آنهاست.
این هنرمند که در حوزه انتزاعی تصویرگری میکند، تصویرهای اصیلی آفرید که از حیث قدرت و عمق حائز اهمیت است. آثار او جانشین هنر بازنمودی نشد؛ بلکه جانشین آن شد. وی امکانات بصری تازه ای کشف کرد و نشان داد که طبیعت را طوری دیگر هم می توان دید و شناخت. هنرمندان انتزاعی بیننده را در گمانه زنی آزاد میگذارند، اما از این سخن نباید چنین نتیجه گرفت که پس چنین آثاری میتواند هر معنایی ایجاد گردد. چنین تصاویری از ما میخواهد که تحلیل کنیم و واکنش خلاقانه نشان دهیم. بی هیچ پیش فرض و پیش داوری نگاه کنیم و به عناصر پیدای رنگ و شکل واکنش نشان دهیم.
در واقع می توان گفت که عکسهای ثبت شده موفق بوده است چرا که هنر موفق، هنری است که مکالمهای دوجانبه با ذهن به وجود آورد، چالشهای ذهنی بسازد و بازتابهایی ایجاد کند. این رابطه به طور معمول از تجزیه و تحلیل ناکامل نیروهای موثر، حاصل میشود. ترکیبی که کاملاً هماهنگ و وحدت یافته باشد، ترکیبی خسته کننده خواهد بود. هنرمند موفق کسی است که احساس نظم و وابستگی را القا کند و در همان حال چیزهای غیر منتظره را در آثار خود وارد سازد .