اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

اندر احوالات تئاتر این روزها: امروز همان فردای دیروز

 

گذشته همیشه در وجود انسانی که نیاز به رشد و تعالی دارد عاملی است در جهت پیشرفت، که شرایط حاصل از این برداشت به زندگی دیروز بستگی دارد.

الزام وجود بایدهایی که نبایدند و نبایدهایی که باید. و یا بستری که پیش بینی می‌شود و در نهایت سرابی بیش نخواهد بود. همیشه فردا را تحت تاثیر خود قرار داده است.

حال خوشبینانه‌ترین حالت ممکن در به وجود آمدن روزهای نه چندان خوب این است که از کنارش بی تاثیر گذشت که این هم کار هر کس نیست و قابل تعمیم به هر جریانی نیست. بعضی از تصمیم‌ها جمعی است و بعضی‌های دیگر فردی است. در فردیت نکته‌ای نهفته است که تاثیر از خوب بودن و یا بد بودن روزهای گذشته گریبان گیر یک نفر خواهد بود اما تصمیماتی که جمعی را مورد تاثیر قرار می‌دهد نتیجه حاصل از آن، می‌بایست نتیجه‌ی قابل قبول داشته باشد. تئاترهنری است جمعی که ازگرد هم آمدن تخصص‌های مختلف در این عرصه شکل می‌گیرد و به وقوع پیوستن زیبای این امر در گرو تجمیع نیروهای انسانی متخصص است. تئاتر تا به حال چقدر بهره برده است از اندیشه‌ی کسانی که با نگاه به دیروز فردای این هنر وسیع را ترسیم نموده‌اند. این امر با بررسی جزئیاتی قابل درک است. مثلا سال 1389 که روزهای اولیه خود را با نمایشی به نام 

پروفسور ببوس آغاز نمود در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر و خاتمه‌ی آن به خانمچه و مهتابی که برای دومین بار اجرای عموم خود را در سالن اصلی تجربه می‌کرد به پایان رساند. گروه‌هایی که در این سالن و سالن‌های دیگر به اجرا رفتند هدف و غایت آنها چه بوده؟ و چه تاثیری در پیشرفت تئاتر این کشور داشته‌اند؟ بسته بودن سالن تئاتر مولوی آن هم به مدت طولانی چه پیشرفتی رابرای تئاتر ما رقم زد؟ تعویض رئیس مرکز هنرهای نمایشی چقدر توانست آرامش از دست رفته تئاتر در دوره‌ی قبل را به کانون تئاتر برگرداند؟ استعفای مدیر تئاتر شهر به دلیل مسئولیت سنگین دبیری جشنواره فجر و جایگزین شدن فردی دیگر و اعمال نظر، شخصی دیگر درباره‌ی مسائل روز و آینده‌ی جمعی دیگر چه نتیجه‌ای در بر داشت؟ اجرای دوباره‌ی چند نمایش که اجرای اول خود را به پایان رسانده بودند و روزها گذشته بود، از آخرین اجرایشان تئاتر ما را درگیر با کدامین پیشرفت نمود؟ ایجاد سالن خصوصی و سرازیر شدن جمعی از هنرمندان و گروهان تئاتری به سمت آن سالنها و قیمت گذاری بلیت تا سقف 25000 تومان چگونه باعث رشد تئاتر ما شد؟ و مهمترین سوال: این همه تبلیغات و این همه تلاش برای برگزاری جشنواره بیست و نهم تئاتر فجر چه پیشرفتی را از آن این هنر نمود؟ تمام موارد و موارد دیگرچه اندازه جمعیت تئاتر ما را به جلو سوق می‌دهد؟  و آیا امروز همان فردایی نبود که مسئولین برای این تئاتر رقم زده اند؟ تئاتری که سالانه سیل عظیمی از دانشجویان و هنرجویان را به خود جذب می‌کند با این روند چگونه می‌تواند جوابی در خور و شایسته این همه علاقمند و فعال عرصه هنر تئاتر را داشته باشد.

 

این امر ریشه در گذشته‌های ما دارد گذشته ای که تنها تئاتر را دستمایه سرگرمی برای عام مردم ترسیم نمود. دلایل این نابسامانی‌ها و بی برنامگی‌ها ی تئاتر کشورمان نپذیرفتن جمله ای است با این مفهوم (تا زمانی که تئاتر به عنوان علم هنر تلقی نشود) نابسامانی‌ها جریان خواهد داشت. در متون علمی تئاتر در کشورهای اروپایی مطالبی نهفته است از بیان این مسئله که تئاتر گرچه هنری است به ذات؛ اما چهارچوب تشکیل دهنده‌ی آن علم و اجزای علمی ا‌ست، این مطلب در درجه‌ی اول بیانگر شیوه‌های پرورش هنرجویان و دانشجویان این عرصه است. عناصری که هر کدام می‌بایست تخصص هایی را بسته به خاستگاه و استعدادهایشان داشته باشند .این مورد ذهن هنرجویان را از اول با شرایطی منطقی و اصولی بار می‌آورد. چرا که در میابند می‌بایست برای پای نهادن به عرصه تئاتر حرفه‌ای دانش و علوم مربوط به تخصص مورد نظر را اکتساب نمایند. حال در سرزمین ما که ارتباط در هر امری مقدم بر آموزش و تربیت است چگونه می‌توان از علم بودن تئاتر دفاع کرد و آن را کاملاٌ علمی و تخصصی دانست؟ و چگونه می‌شود اندیشه تلاش و ممارست برای یادگیری را در ذهن جوانان جویای این هنر نهادینه کرد؟ شاید بگوییم این مسئله کمی تند و غیر واقعی است و دلایلی بیاوریم از این‌که دانشگاه‌ها و مراکز آزاد متعددی هستند که پرورش هنرجو را اساس کار خود قرار داده‌اند و سعی در به بار آوردن هنرمندان عرصه تئاتر نموده‌اند. حال با فرض این مسئله سوالی در ذهن من شکل می‌گیرد که چگونه می‌شود هنری کاملاً شهودی و عینی را به صورت تئوری دریافت کرد؟ و چرا با وجود این همه تخصص‌های مختلف علاقه‌مندان رشته‌ای خاص در تئاتر بیشتر از سایر تخصص‌های دیگر است؟ و اینکه چرا آموزشگاه‌های آزاد دروس کارگردانی، طراحی صحنه، موسیقی تئاتر و..... را در مفاد آموزشیشان نمی‌گنجانند؟ چگونه با حضور این همه کلاس‌های گوناگون دو اصل مهم در تخصص بازیگری بیان و بدن، ضعف اصلی بازیگران تئاتر چه در عرصه حرفه‌ای و چه در عرصه‌ی آماتور می‌باشد؟ تمامی این امر ما را به سمت شرایط اقتصادی به وجود آمده از پرورش هنرجویان و دانشجویان سوق می‌دهد و در آموزشی که در آمد هدف مرکز آموزشی باشد اساس آن (آموزش) زیر سوال است. اصولی دیگر و رایج در تئاتر دنیا که حتی کشورهای آسیایی هم از آن بی‌بهره نیستند این است که هنرجو تا زمانی که تحت آموزش است حق پای گذاشتن برروی صحنه‌ی تئاتر را ندارد و می‌بایست نسبت به آموزش و اتدهای اصولی و تعریف شده‌ی هر مجموعه‌ی آموزشی تمرکز نشان داده و بعد از دریافتن تمامی مجوزها از طرف اساتید و مربیان تئاتر و پایان دوره می‌توانند در نقش‌هایی آن هم کوتاه بر روی صحنه تئاتر حضور یابند. شاید گفتن این مسائل این تعبیر را به وجود آورد که قیاس مناسبی نیست و نباید جریان‌های تئاتر این چنین مورد گذاری شود البته ناگفته نماند که بحث اول‌مان را به ذهن داشته باشیم (تصمیم گیری) به آن خواهیم پرداخت. اما بررسی تئاترهای سال‌های گذشته این مسائل جزئی ولی قابل اهمیت را برایمان جدی و تا ثیرش را قطعی می‌نماید. تئاتر کشور ما سال‌هاست که دچار تکرار در امر بازیگر و کارگردانی است. فارغ از این‌که متن‌ها چه درون مایه‌ای دارند و خاسته‌ی هر متن چه شیوه‌ای از بازی است ما یک شیوه‌ی اجرای بازی را پیشه کرده‌ایم این یک دلیل بیشتر نخواهد داشت و آن هم ناآشنایی بازیگران و کارگردانان و سایر نیروهای تخصصی تئاتر ماست نسبت به شیوه‌های اجرایی و آن‌چه متن در خود دارد این مصادیق در تئاتر حرفه‌ای ما باعث شده که تئاتر را از یک جریان علمی و هنری دور کند و پیشرفت در این عرصه را به تعویق بی‌اندازد. در کنار تمام این موارد گاهی گروه‌هایی بوده‌اند که به این شرایط نزدیک شده‌اند اما این امر تا حد مطلوب فاصله داشته است. تمامی اعضاء در تئاتر و مخصوصا بازیگر فارغ از حاشیه‌های دیده شدن و در معرض توجه قرار گرفتن شرایط دیگری را در دل خود نهان دارد و آن هم امر تمرین برای یافتن آن شیوه ای از اجرای مناسب برای هر متن است. بارها در مقالات و کتاب‌های متفاوت خوانده‌ایم از بزرگان تئاتر دنیا که برایشان تمرین از اجرا زیباتر بوده. این نه از برای این است که جمعی در کنار هم لحظاتی مرفه را رقم می‌زنند بلکه در تمرین زایش به وجود می‌آید. در سالن تمرین هیچ کس حق به تن داشتن لباس رسمی ندارد و تمامی بازیگران فارغ از وجه تجربه‌شان می‌بایست لباس تمرین به تن کرده و ساعاتی را با هم به تمرین بدن، بیان و تمرکز بپردازند. این امر از مهم‌ترین برنامه‌های تمرین روزانه‌شان است. اهمیت این مسئله در این است که در تمرین به آمادگی بدنی و بیانی و مراحل به تکامل رسیدن ذهن نسبت به شرایط قابل ارائه در صحنه سوق می‌یابد  و موجبات رها بودن بدن و بیان را در صحنه بارز می‌کند؛ اما به راحتی هر کدام از ما می‌توانیم در ذهنمان خاطره‌ای از تمرین در گروه‌هایی را داشته باشیم که فقط از با هم بودن لذت برده‌ایم و یکدیگر را به اوج رسانده‌ایم و گاهی آن‌قدر زمان تمرین کوتاه بوده که موجبات تعجب خودمان را به وجود آورده، که این امر مخل به وجود آمدن جریان در بازیگری است. تمامی جریانات تا ثیرگذار تئاتر و به ویژه بازیگری در تئاتر متاثر از علومی است که نظم را با خود به همراه دارند و جریانش می‌بایست بی‌وقفه ادامه یابد تا موجبات پیشرفت در این عرصه را فراهم نماید.

در این عرصه نیز ما دچار فرسایش هستیم چرا که نمی‌توانیم زمان زیادی برای تمرین و یا آمادگی خارج از تمرین برای اجرای صحنه را داشته باشیم و دلیلی اقتصادی هر لحظه با ما و در ذهن ما متبلور است که بی‌شک بی‌نتیجه و قابل قبول نیست. مسئله‌ای دیگر که در تئاتر ما جریان دارد استفاده از بازیگران سینما و یا تلویزیون است که آسیب جدی به تئاتر خواهد زد و تا به حال هم از عنایات این مسئله بی بهره نبوده‌ایم. این امر راه بی احترامی را برای ما نسبت به بازیگران تئاتر و سینما باز نمی‌کند و فقط بیان آن حائز این مطلب است که ما برای چه تئاتر می‌سازیم؟ هدف ما چیست؟ آیا اولین موضوع که به ذهن می‌رسد این نیست که، تنها تئاتر برای ما جنبه سرگرم کنندگی را دارد و سوای این مطلب بحث اقتصادی مد نظر ماست؟ پس زایش و پیشرفت در تئاتر چگونه در این بستر شکل خواهد گرفت؟ حال از منظری دیگر جریان را بررسی نماییم. برای به وجود آمدن هر آن‌چه تا به حال گفتیم عوامل اجرایی و مربیان در صد قابل قبولی به خود اختصاص می‌دهند که در تمامی دنیا می‌بایست عواملی باشند که در مکتبی خاص پرورش یافته تجربیاتی اندوخته‌اند و حال به عنوان مربی در مدارس و آکادمی‌ها مشغول تدریس هستند و اِشراف آن‌ها نسبت به موضوعاتی که تعلیم می‌دهند از نظر سایر اساتید آن مکتب قابل اعتنا می‌باشد. که این امر نیز در جریان تئاترکشورمان حضوری با این اقدار را ندارد. در تئاتر تمامی آن‌چه عنوان نمودیم از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ اما تمامی این جریانات در وهله ی اول وظیفه ای است از برای افراد خاصی که برای فردای این هنر تصمیم می‌گیرند. حال با یاد کردن از این موضوعات می‌توانیم جریان بازیگری در این روزها را این چنین به پایان برسانیم که تا زمانی که پایه‌های علم هنر تئاتر در وجود علاقه‌مندان این هنر نهادینه نشود نمی‌توانیم انتظار رشد قابل توجهی از بازیگری در تئاتر را داشته باشیم و در پس این وضعیت بازیگری در سینما و تلویزیون هم آن چنان قوی و چشم گیر نخواهد بود.

 

 

 

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

دیدگاه‌ها  

+3 #1 نعمت نعمتی 1390-04-10 00:36
سلام
به نکته ی جالبی اشاره کرده اید:
"چگونه با حضور این همه کلاس‌های گوناگون دو اصل مهم در تخصص بازیگری بیان و بدن، ضعف اصلی بازیگران تئاتر چه در عرصه حرفه‌ای و چه در عرصه‌ی آماتور می‌باشد"؟
ضمن عرض خسته نباشید برای نوشتن این مقاله ی خوب،
مواردی را که اشاره کرده اید ، بنده به عنوان مدرس فن بیان ، مطرح کرده ام و در همین زمینه مطلبی در همین سایت دارم با عنوان " فن بیان " که اگر مایل بودید بخوانید تا ببینید در خصوص بیان و بدن چه نقاط مشترکی با هم داریم .

با سپاس فراوان : نعمت نعمتی
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما