اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

مطالعه‏‌ی فرهنگی نمایش قرار اثر سیامک احصایی

نمایش قرار سیامک احصایی 

 

فرهنگ و سنت همواره امری در تغییر هستند؛ اما این تغییر در لحظه یا مدت زمان کوتاه صورت نمی­گیرد. زبان به مثابه بخش اصلی مرکز یافته در فرهنگ از نسلی به نسل دیگر تفاوت­های بسیاری می­یابد. زبان در بافت یک فرهنگ در کنار روابط اجتماعی، نهادها و فرهنگ ابزاری سبب تغییر در آن می­شود. فرهنگ ذهنی جامعه به تأسی از نهادها و کمک ابزار تغییر می­کند و ساختارهای مختلف را شکل می­دهد. تئاتر نیز یک نهاد اجتماعی است که می­تواند خود بستری برای نمایشی کردن فرهنگ و در سطح کلان فرهنگ­ساز جزئی باشد.

 

نمایش قرار[1] در بُعد نمایشی کردن فرهنگ تقابلی میان امر سازمان­یافته و امر فاقد سازمان فرهنگ مدرن و مصرف­گرا را به اجرا درمی­آورد. جامعه­ای که بدون در نظر گرفتن نیاز همواره خواهان مصرف کالا یا موارد دیگر است. در فرهنگ مصرف­گرا، افراد در خرید همیشگی کالاها و خدمات جدید، درگیر می‌شوند؛ در حالی‌که هیچ توجهی به نیاز یا عدم نیاز به این کالا و خدمات، قابلیت دوام آن­ها، مبدأ تولید یا پیامدهای زیست‌محیطی تولید و مصرف آن‌ها، نمی‌کنند جامعه‌ای که این فرهنگ بر آن حاکم گردد، همان جامعه مصرفی خواهد شد؛ که در آن، بنا به نظر بودریار، «مصرف مبتنی بر خواست، مطرح می‌شود؛ نه صرفاً مبتنی بر نیاز؛ یعنی مصرف با میل آمیخته می‌شود و سلیقه و میل افراد در جامعه، بر نوع آن تأثیر می‌گذارد.»[2]

 

در مرکز نمایش صحنة اجرا به دو نیم (صحنة زندگی زن و مرد) تقسیم شده است که با استفاده از تمهید تعلیق در روند پیش­برد درام مخاطب در پی کشف رابطة زن (هانیه توسلی) و مرد (علی سرابی) است. رابطه­ای که با توجه به نوع مضمون و تعلیق استفاده شده، ممکن است امر آشنا در پندار مخاطب را به ناآشنا تغییر دهد. درست در لحظه­ای که هر دو در سکوت به سر می­برند و جز رسانه­های ارتباطی هم­چون تلفن و اینترنت چیز دیگری برای ارتباط وجود ندارد در دلالت صریح مخاطب به دنبال کشف رابطة زن و مرد در داخل یک صحنه است؛ به طوری که گویی زن و مرد هم­خانه یا زن و شوهر هستند، رابطة آن­ها رو به سردی رفته است و هر یک خلأ دیگری را در دیگری مجازی (در ارتباط با اینترنت و تلفن) دنبال می­کند. پس از مشخص شدن سطح دیگری از رمزگان و گذر به دلالت ضمنی مخاطب وارد خوانشی از دو صحنه می­شود (اشاره به لحظه­ای که زن شمارة تلفنی را چندین مرتبه می­گیرد و مرد گوشی را برداشته ولی جوابی نمی­دهد). ریتم نمایش کمی تندتر می­شود با هر کنش زن ما واکنش مستقیمی از مرد داریم تا مخاطب هم­چنان در سطح کشف رمزگان­های فرهنگی از طبقة متوسطی است که سرد بودن روابط و به بن­بست رسیدن در اوج مصرف­گرایی حرف اول را می­زند. هنگامی­که زن اغلب صحبت­هایش با اشخاص غایب با افرادی است که خارج از کشور زندگی می­کنند یا زمانی­که ترسیمی از رابطه­اش با همسرش دارد مخاطب متوجه می­شود در صحنة پیش­رو دو اجرا از دو مکان مختلف را داشته است که به صورت موازی آن­ها را تماشا می­کرده است. زنی که از تمامی روابط گذشته­اش پاسخ مثبتی دریافت نکرده است و دیگر حتی از بیرون رفتن نیز لذت نمی­برد دل خود را به یک ارتباط مجازی در اینترنت خوش کرده است و مرد نیز دست­کمی از او ندارد.

 

با آورده­ای از ژزوئه دوکاسترو وضعیت فرهنگ مصرف­گرایی در نمایش را بیشتر توضیح می­دهم. ژزوئه دوکاسترو معتقد است: «نعمت‌های موجود در کره زمین، برای ساکنان آن کافی است. با این حال می‌بینم، گرسنگی پدیده‌ای جهانی به‌شمار می‌رود و بیشتر ساکنان روی زمین از گرسنگی رنج می‌کشند. گرسنگی را طبیعت به‌ما تحمیل نکرده است؛ بلکه خاستگاه این فاجعه، شرایط فرهنگی جامعه‌های انسانی است»[3]

 

زن و مرد نمایش قرار نیز دو نمونه مناسب از جامعه هستند که با وجود داشتن تمامی امکانات بدون توجه به خاستگاه و نیاز هر وسیله به صورت افراطی از وسایل استفاده می­کنند. گفت­وگوی نوشتاری در اینترنت کم­کم جای خود را به گفت­وگوی کلامی (با استفاده از گوشی سر تلفن) می­دهد. قرارهای حضوری در این فرهنگ جای خود را به قرارهای مجازی می­دهد و شاید سوژه ساعت­ها حتی زبان به صحبت نگشاید. عنصر زبان یکی از علائم زیستی است و حذف آن می­تواند نتایج نامعلومی داشته باشد. استفاده از وسایل تأثیرگذار بر ذهن هر دو شخصیت نمایش، برای سودمند یافتن کالاهای تولیدشده (بدون درنظر داشتن کاربرد اصلی) و در نتیجه اقدام به مصرف آن، تأثیری بسیار ویران‌گر بر تعادل روانی آن­دو (تعمیم به افراد جامعه) گذاشته و از خودبیگانگی و روان‌پریشی‌های گوناگونی را در لایه‌های بسیار گسترده‌ای از آن­دو (باز نیز تعمیم به افراد جامعه) پدید می‌آورد.

 

در قرار تمدن خاصی (فرهنگ ابزاری مصرف گرایی) بر اثر تفکر خاصی (تفکر به بن­بست رسیدن در زندگی حاضر) بنا نهاده شده است که خود تعریف فرهنگ است و ریشه­یابی آن در روان­نژندی­های انسان­شناختی دو شخصیت اصلی وجود دارد. چنین اختلالی در جامعه مصرف­گرا که به طور افراطی از ابزارها و وسایل مختلف استفاده می­کند قطع به یقین اثر سوء نیز خواهد داشت. عشق در مکالمه­های مجازی بین زن و مرد شکل می­گیرد در یک تمهید چندرسانه­ای در انتهای نمایش با صحنه­آرایی مناسب هر دو با وجود غرق مکالمه مجازی با گوشی­های سر تلفن خود به داخل آب می­روند و خودکشی متفاوتی در وان­های حمام خود دارند. مصرفی شدن ارتباط مجازی و استفاده از ابزار این ارتباط ریشه در سه مئله دارد: 1- عقده­های روانی افراد (تنهایی، عدم لذت از دیگر تفریحات، حبس کردن خود در خانه، توجه نشان ندادن به سایر لذت­ها و اغلب نمادهایی است که در نمایش نشان داده می­شود به طور مثال خرمالویی که با ذوق وارد خانة زن می­شود اما لذت از آن برده نمی­شود.)، 2- فرهنگ منزلت­سازی با مصرف (در دنیای امروزی کالاها از شکل سنتی خود به مثابه ابزاری برای رفع نیاز خارج شده­اند بلکه نشانه­ای از منزلت اجتماعی مورد توجه زن و مرد هستند.)، 3- مصرف وسایل ارتباط مجازی به عنوان ابزاری هویتی (همه چیز در هویت مجازی شکل گرفته است مهم نیست شخص مقابل چه خصوصیات حقیقی دارد هویت بر اساس ابزارهای امروزی و مورد مصرف زن و مرد نمایش شکل گرفته است.)[4]

 



[1]  اثری از سیامک احصایی (طراح صحنه، بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما) است که در حال حاضر بر روی صحنه تالار حافظ در حال اجراست.

[2]  بهار، مهری (1386)، مطالعات فرهنگی: اصول و مبانی، انتشارات سمت: تهران.

[3] کاسترو، ژوزئه دو؛ انسان گرسنه، ترجمه منیر جزنی، تهران، جاویدنیا، 1379.

[4]  شایان ذکر است راقم این مطلب تنها به خوانشی از مطالعة فرهنگی نمایش «قرار» برخاسته است و در مقام یک تحلیل­گر تئاتر باید این مطلب را اضافه کند که همواره در اغلب نمایش­ها قواعد یک رسانه در این­جا تئاتر نادیده گرفته می­شود و به همین منظور هر چقدر مضامین درست انتخاب نشوند با توجه به عدم در نظر داشتن خصوصیات یک رسانه عقیم می­مانند. متأسفانه در کشورمان عوامل جانبی نیز بر تأثیر هنر مانند کیفیت بد سالن­های اجرا نیز تأثیرگذارند و اگر شما با چنین نمایشی که به دلیل مضمون، ضرب­آهنگ کندی –بخوانید بسیار کندی- را انتخاب کرده است صندلی­های سالن حافظ به مخاطب اجازه تحمل را نمی­دهد.

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری

 


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما