نقد فیلم دختر ناشناخته، روایت حاشیهای و بیشور و هیجان از برادران داردن
- توضیحات
- نوشته شده توسط پیتر بردشاو (ترجمه: آرش حسنپور)
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1395-03-02 13:19
برادران داردن برندهی دو نخل طلا در جشنوارهی کن هستند و اخیرا نیز بخاطر درامهای رئالیستی اجتماعی تند و تیز و تکاندهنده شهرت و آوازه یافتهاند. هر کاری که آنان انجام میدهدند از روی علقه و دلیل (خاصی) است و آخرین اثرشان فیلم دختر ناشناخته نیز واجد لحظات روشنبینانه و بارقههایی از هوشمندی و فراست است. اما این بهترین اثرشان نیست و بسیار از جایگاه رفیع فیلم دو روز و یکشب (2014) و تصاویر سرسامآورش از محیطکار، فاصله دارد. دختر ناشناخته راجع به فردی عجیب، و به لحاظ دارماتیک تصنعی است که در شبهفرایندی بدون شور و هیجان پیگیر و دلمشغول مرگی مرموز است؛ این امر بخاطر مجموعهای از موارد نامتقاعدکننده و در واقع خط داستانی نامعقول، مُهمل، قصهی مغشوش و بازی و اجرای بیروح ادل هانیل است که بارقههای فکری معمولاش بخاطر خودآگاهی فردی، فروکش کرده و به خاموشی میگراید.
هانیل در نقش جنی دیوین ایفای نقش میکند. پزشکی جوان، آرمانگر و درخشان در لییژ که از شغل با منزلت پزشکی تخصصی امتناع کرده تا فعالیت درمانی را برای بیماران بهزیستی در منطقه شروع نماید. در یک بعد از ظهر شلوغ و پراسترس در کلینیک، جنی معمولا آراسته و وظیفهشناس خود را به زحمت نمیاندازد تا به تلفنهای راهروی بیرونی پاسخ دهد چون او با وضعیت بغرنج کارآموزاش (جولین: اولیویر بونائود) مواجه است که با ترشرویی از پاسخگویی به درخواستهای جنی یا برتافتن زخمزبانهایاش خودداری میکند. جنی سپس توسط پلیس مطلع میشود که فردی تماس گیرنده زنی آفریقایی جوان و بینام و نشانی بوده که از کمکرسانی جنی ناامید شده و بعداً جسد مردهاش یافته میشود، در نتیجه آزرده و رنجور میگردد.
ادامه مطلب را در فایل زیر دنبال کنید