«زندگی پای» اثری معجزه آسا از داستان سرایی تصویر / نگاهی به فیلم Life of pi
- توضیحات
- نوشته شده توسط راجر ایبرت (بازگردان: هدیه میرزاده)
- دسته: یادداشت سینمای آمریکا
- منتشر شده در 1391-12-17 23:41
فیلم زندگی پای Life of Pi یک اثر معجزه آسا از داستانسرایی و نقطه تحولی در نگاه آنگ لی است. زندگی پای الهام گرفته از یکی از پرتیراژترین کتابهای جهان که خوانندههای کثیری از آن پیشفرضهایی دارند که قابل تبدیل به مدیوم سینما نیست؛ البته فیلم یک موفقیت کامل در زمینه اقتباس و همچنین دستاورد ذهنی در زمینه خلق تصاویر است که میتوانست نام کوتاهتر "زندگی" را نیز داشته باشد.
فیلم 227 روز از زندگی یک قهرمان نوجوان (با بازی سورژ شارما) را به تصویر میکشد که درون قایق نجاتی به همراه ببر بنگالش برای عبور از اقیانوس آرام در سفر به سر میبرد. آن ها خود را در همان قایق پس از دیباچهای سرگرم کننده و سراسر رنگارنگ پیدا میکنند که سبب شده است زندگی پای به یک فیلم هیجانانگیزِ خانوادگی بدل گردد. پس از بسطی اجمالی جدال پسر و ببر به نمونهای درخور از بقا، پذیرش و سازگاری گسترش یافته است. من تصور میکنم که حتی یان مارتال رماننویس فرانسوی- کانادایی زندگی پای ناملایمات هالیوودی را پس از دیدن این اثر به صورت تصاویری ایدهآل و شعرگونه مشاهده کند.
فیلم در باغوحش خانوادگی کوچکی در پاندیشری هند، محلی که در آنجا کریستن پیسساین بزرگ شده است. پیسساین برگرفته از فرانسه به انگلیسی لغت استخر شنا است، اما در هند به دلیل اینکه انگلیسی زبان رایجتری از فرانسه است، دوستانش او را با اسم مستعار "Pee" صدا میکنند. پای مصمم به خاتمه دادن به این موضوعیت اسمش میشود. او اسم مستعار "Pi" را به نشانهی توانایی خارقالعادهاش در ریاضی و عدد 3.14 انتخاب میکند که پایانش نامعلوم است. اگر Pi عددی نامحدود به شمار میرود، پس نام مناسبی برای پسری است که به نظر کمال طلب میآید.
پس از تعطیلی باغ وحش پدرِ پی، همراه با خانواده و تعدادی از حیوانات با ازرشاش در کشتیای عازم کانادا میشود. در جوٍّ طوفانی به علت یک سری از بالا و پایین رفتنهای کشتی؛ گورخر، اورانگوتان، کفتار و ببر بیرون میافتند. ببر همراه با پسر داخل قایق نجاتی به سمت دریا منحرف میشوند.
خانواده پی، دیگر هیچوقت دیده نشدند و آخرین تصویری که از کِشتی مشاهده میکنیم کورسویی از چراغ آن در دریاست. یک صحنهی به یادماندنی که مرا به یاد غرق شدن قطار در فیلم خانهداری ساخته بیل فورسیث در سال 1987 انداخت.
این یک موقعیت خطرناک برای سوراج شارما بازیگر نقش "پسر" است، چراکه فیلم قصد ندارد احساسات واقعی ببر (با نام خیالی ریچارد پارکر) و افتادن در دام سانتیمانتالیزم را ندارد. یک صحنه بسیار مهم در ابتدای فیلم در باغ وحش وجود دارد که حیوانات باغوحش وحشی و هم با موجودیت واقعی نشان داده میشوند و این به مخاطبان کودک هشدار میدهد که اشتباه نکنید و این ببر را با دیگر حیوانات دیزنی اشتباه نگیرید.
تمرکز اصلی فیلم بر سفر دریایی است که در طی آن نشان می دهد انسان میتواند با نبوغ تفکر کند و ببر -به مثابه یک حیوان- می تواند آن را یاد بگیرد. من قصد شرح اتفاقات این سفر پر کشمکش را ندارم و دوست ندارم سورپرایزهای ممکن را برای شما از بین ببرم.
استفاده از تصاویر سه بعدی در زندگی پای را بسیار دوست داشتم و من را به وجد آورد. من هرگز فیلمی را مشاهده نکردم که در این مدیوم اینقدر موفقیت آمیز عمل کند -حتی اواتار- گرچه همچنان نیز با شک و تردید به این پدیده نگاه میکنم و باید در مورد خلاقیت آنگ لی بگویم که هرگز از این تکنیک برای صحنههای احساسی و بزک کردن استفاده نمیکند و در عوض برای عمق اثر گذاری صحنهها در مکانها و وقایع از آن وام گرفته است.
اجازه بدهید سعی بر تشریح یک نمای نقطه نظر را داشته باشم. دوربین در دریا، نمایی از بالا رو به قایق نجات میگیرد. سطح دریا مانند پردهای مسحورکننده است که قایق در آن شناور است. به طور جزء قابل توصیف نیست ... و اینها تماما آنجا وجود دارد و باید مشاهده شود. این یک نما از قایقی شناور در اقیانوس نیست؛ بلکه این نمایی از اقیانوس، قایق و آسمان به مثابه مکانی با شکوه است.
هنوز قصد توضیح صحنههای فیلم و برهم زدن شوق مخاطب را ندارم، پی و ببر در مدت سفر کنار یکدیگر در یک مکان اشتراکی به سر میبرند. گرچه این جایگاه به صورت اختصاصی برایشان ساخته نشده است؛ اما پی با توانایی که از خود در بسط این فضا نشان میدهد، احترام ببر را از آن خود میکند. ببر به خو گرفتن و نقشش در نزدیکی به پی تن میدهد و انسان نیاز به بازنگری در پنداشتش به حیوان باید داشته باشد.
با اینکه بیشتر ضبط تصاویر از ببر با تکنیک CGI هستند من در برخی تصاویر چهار ببر واقعی را که در یک نما دیده شدهاند را به یاد دارم. سوراج شارما بازیگر جوان در ایفای نقشی قابل توجه نمای بسیار نزدیکی در سکانسی دارد که رنگ پوستش تیره و وزنش کم میشود و خرد در چشمانش موج میزند.
نویسنده -دبلیو جی سبولد- یکبار نوشت "انسان و حیوان درک متقابلی نسبت به یکدیگر دارند". و این اتفاقی است که در فیلم رخ میدهد. ببر به آگاهی میرسد که پسر را مانند قربانی و طعمه نگاه نکند بلکه با او مانند راهنما رفتار مینماید.
فیلم در لایههای ضمنی خود ترکیبی از سنتهای دینی گوناگون را در شگفتی زندگی تصویر کرده است. حضور این دو پستاندار و در زیر آنها ماهی و بالای سرشان پرندگان، همه در یکجا جالب توجه است. هنگامی که آنها به یک جزیره شناور میرسند بیشمار میرکت (نوعی میمون پوزه دراز) می آیند و آنگ لی یک صحنهی باور نکردنی را خلق کرده است.
این جزیره یک سؤال دیگر را اضافه میکند: آیا واقعی است؟ ایا این داستان واقعی به پایان رسیده است؟ من پاسخ این سوال را نمیپذیرم. زندگی پای واقعی است -ثانیه به ثانیه و دقیقه به دقیقه آن- و آنچه در نهایت برای هر مخاطبی باقی میماند تصمیمگیری نهایی است. من تصمیم گرفتم این فیلم را یکی از بهترین فیلمهای سال بدانم.
ترجمه شده از شیکاگو سان تایمز (ایبرت به این فیلم 4 ستاره داده است)
دیدگاهها
albate man sanie be saniasho vaghee nemidunam
ye sery etefaghatam tavahom bude