اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

«پترسون» جیم جارموش / زوزه کشیدن به سبک جارموش!

 

 

فیلم جدید جیم جارموش «پترسن» نوید ظهور دوباره‌ی این فیلمساز خلاق آمریکایی را می‌دهد. به اذعان بسیاری از منتقدین حاضر در کن 2016 فیلم جدید جارموش بهترین فیلم چند سال اخیر او است. فیلمسازی که در دهه‌ی نود با ساخت آثاری چون «مرد مرده» و «گوست داگ: مرام سامورایی» به یکباره گل کرد و پس از آن آرام آرام به حاشیه رفت. «پترسن» می‌تواند به زعمی بازگشت دوباره‌ی او به جایگاه هنری سابق این فیلمساز رادیکال و مستقل آمریکایی باشد.


آدام درایور در «پترسون» نقش یک راننده‌ی اتوبوس را بازی می‌کند که از قضا شعر نیز می‌سراید. تخلص او «پترسون» است. پترسون سعی می‌کند در حین خوردن غذا یا زمان‌هایی دیگر که مشغول رانندگی نیست شعر بسراید. البته او هرگز تلاشی در جهت چاپ آثارش نیز نداشته است.


لورا با بازی خوب بازیگر بزرگ و جذاب ایرانی؛ گلشیفته فراهانی نیز همسر پترسون است. او در فیلم خانه دار است. اما همچون پترسون علایق هنری دارد. فرضاً نقاشی می‌کند. گیتار می‌زند... البته آشپز خوبی هم هست. جارموش در فیلمش طبق معمول در باب گذشته‌ی این دو کاراکتر به مخاطب چیزی نمی‌گوید. اینکه آن‌ها چگونه با یکدیگر آشنا شده‌اند و یا در چذشته چه کاره بوده‌اند. در هر صورت و علیرغم مشابهت‌های فراوان مابین علایق لورا و پترسون، این زوح یک تفاوت عمده نیز با همدیگر دارند. اینکه پترسون ترجیح می‌دهد که در نهایت هنرمندی گوشه گیر و منزوی باشد. او به واقع شبیه اکثر کاراکترهای معروف فیلم‌های جارموش است. این در حالی هم هست که لورا مدام او را تشویق می‌کند که تا شعرهایش را برای چاپ شدن به مجله‌ای ادبی بفرستد. یا لااقل آن‌ها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. اما پترسون خودخواه‌تر از این حرف‌ها هست. او علاقه‌ای به فضاهای مجازی ندارد. او اکثرا شعرهایش را با صدای بلند برای لورا می‌خواند. پترسون خود اشعارش را چیزی شبیه به زندگی‌اش می‌داند. شعرهای او در باب علایقش به شهر و در کل زندگی‌اش است. او این اشعار را در امتداد و ارتباط با زندگی معمولی‌اش می‌داند و از این رو آن‌ها را امری شخصی قلمداد می‌کند که به دیگران ربطی ندارد. عقیده‌ای که البته لورا قبولش ندارد.

 


راستش زمانی که فیلم را می‌دیدم احساس می‌کردم که کاراکتر پترسون بی‌اندازه شبیه به شاعران نسل بیت آمریکا است. البته بعید هم نیست. سینمای جارموش از وامداران جنبش نسل بیت است. همان طوری که می‌دانید نسل بیت به گروهی خاص از هنرمندان امریکا اطلاق می‌شود که اندکی پس از جنگ دوم جهانی اشتهار یافتند و مشخصه‌ی اصلی آن هنجارشکنی اجتماعی، اعتقادی و جنسی، مخالفت با ارزش‌های معمول و عرف جامعه و گرایش به شعر، موسیقی جز و تجربه‌ی مواد مخدر و خلاصه ضدجریان بودن است. این مشخصات البته شاید کاملاً منطبق با تمایلات پترسون نباشد ولی بدان‌ها شبیه است. او هم شعر را جزئی از زندگی می‌داند. همانند آلن گینزبورگ اهل نیوجرسی است(فیلم در شهر پترسون نیوجرسی می‌گذرد). گاها مواد مخدر مصرف می‌کند. الکل می‌نوشد. سر میز غذا شعر می‌گوید. همانند گینگزبورگ شعر را بلند می‌خواند (گینزبورگ نیز اشعارش را بلند می‌خواند یا به قول خودش زوزه می‌کشید) و از این قبیل. البته این احساس من در مورد شباهت فیگور پترسون با شعرای نسل بیت احساس مطبوعی هم هست. به واقع چیزی که من از کار این هنرمندان می‌فهم، تقدیس دیوانه‌وار و بی‌واسطه‌ی طبیعت و ذات زندگی است. چیزی که البته می‌توان در هنر و سینمای جیم جارموش نیز ردیابی‌اش کرد.

 


باری، تماشای فیلم جدید جارموش تجربه‌ی دلچسبی بود. او با «پترسون» طرفداران سینمای خود را مشعوف و امیدوار خواهد کرد. و البته در پایان ذکر کنم که به نظرم آدام درایور بهترین گزینه برای ایفای نقش در فیلمی از جارموش بوده. او جان می‌دهد برای همچین نقش‌هایی. هنرمندان انزوا طلب و گاه عاصی. البته او در «تا زمانی که جوان هستیم» نوح بامباک نیز چنین نقشی داشت. مستندسازی که برای ساختن فیلم خود آویزان زندگی فیلمسازان دیگر می‌شود. اما به راستی آن کجا و این کجا؟

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما