اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

نمایشگاه‌گردانی به مثابۀ متن؛ نگاهی به شیوۀ نمایشگاه گردانی یک کیوریتور

پنجمین نمایشگاه طراحی هنر معاصر اصفهان



در مورد یک نمایشگاه می‌توان از دیدگاه‌های مختلفی وارد گفت‌و‌گو شد که یکی از آن‌ها رویکرد کیوریتور یا نمایشگاه‌گردان است. کیوریتور در ذهن مخاطب ایرانی چیزی میانۀ یک هنرمند و یک دلال هنری است؛ حرکت کیوریتور نیز خود می‌تواند به مثابۀ یک متن خوانش شود. متنی که چه «هنر» باشد، چه نباشد در هر حال با هنر در رابطه است و ما برای تعیین این رابطه چاره‌ای جز رجوع به متن این رابطه که همانا رابطۀ میان کیوریتور و نمایشگاه اوست نداریم.


به‌طور خلاصه واژه‌ای که در خوانش برخی از نمایشگاه‌هایی امیر رجایی در مقام کیوریتور کلیدی می‌دانم، واژۀ «بدنه» است. این واژه وسیلۀ خوبی برای خوانش متن قسمتی از کارنامۀ نمایشگاه‌گردانی اوست. وجه مشترک برخی از این نمایشگاه‌ها آن بوده که سعی دارد تا جایی که امکان دارد، همۀ هنرمندان فعال در زمینۀ مورد نظر نمایشگاهش مشارکت داشته باشند و اثری در نمایشگاه داشته باشند. به عبارت بهتر او مجموعه افراد فعال در یک زمینه را «بدنۀ» آن زمینه می‌داند. مثلاً بدنۀ نقاشی در نمایشگاه گروهی پرتره «روبه‌رو»، بدنۀ خوشنویسی در نمایشگاه «مشق ترنج»، بدنۀ نگارگری در نمایشگاه «نقش نگارین» یا بدنۀ طراحی در نمایشگاه‌های دوره‌ای «طراحی معاصر اصفهان» از آن جمله‌اند. در تمام این نمایشگاه‌ها می‌شد طیفی از انواع مختلف سلیقه‌هایی که در یک بدنه وجود دارد را دید.


واژۀ بدنه واژه‌ای است که ما آن را از طبیعت وام گرفته‌ایم، اغلب موجودات طبیعی هستند که بدن دارند. به طور طبیعی این بدنه اجزای مختلف و متنوعی دارد و امیر رجایی در جایگاه کیوریتور در این مجموعه نمایشگاه‌هایش سعی می‌کند، همۀ این بدن یا بدنه را همان طور که هست عریان به نمایش بگذارد، او چیزی از آن را زائد نمی‌داند یا لااقل سعی می‌کند کمترین چیز را حذف کند و بیشترین حضور را برای تمام این بدنه فراهم کند. فارغ از خوبی یا بدی چنین نگاهی، حضور چنین پدیده‌ای خود قابل تأمل و بررسی است. اما چه ضرورتی باعث حضور چنین دیدگاهی می‌شود؟ کدام تقاضای بیرونی وجود دارد که این دید بدنه‌گون پاسخی به اوست؟ شاید این‌که بدنه دوست دارد خودش را ببیند. این‌که افراد جامعۀ ما می‌خواهند به عنوان یک فرد دیده شوند و این بدنه می‌خواهد با تمام وجود دیده شود، ولو این‌که فشارهای زیادی را تحمل کند. شاید اگر این عطش دیده شدن برای بدنه اینقدر شدید نبود، ضرورت ایجاد دید بدنه مانند را نداشتیم یا حداقل از آن گذر کرده بودیم.


از دیگر سوی اعضای مشاهده‌گر این بدنه نیز گاه در آن ضعف‌هایی می‌بینند چون این بدنه بر خلاف تخمین آن‌ها، هنوز به شدت نوپاست. هرچند هنر تصویری در ایران قدمتی دارد ولی آثار تجسمی که توسط هنرمندان به نسبت مستقل و با دیدی به نسبت امروزی‌تر تولید می‌شود یا لااقل در پدیدۀ امروزی به نام گالری خصوصی به نمایش درمی‌آید، پدیده‌ای از اساس نوپاست و جا برای پیشرفت زیادی دارد؛ به همین دلیل اعضای آن با دیدن بدنۀ خودشان، با چیزی مواجهه می‌شوند که با وجود انتظار آن‌ها واقعیتی است که وجود دارد. مانند زمانی که کودک بدن خودش را برای اولین بار در آیینه مشاهده می‌کند و احساس خواستن در او بیدار می‌شود، چون تا خودی نباشد خواستنی هم نیست. به طور طبیعی برخی اعضای بدنه ایده‌آل‌گرایند و بعضی قسمت‌ها را زائد یا در بهترین حالت ضعیف می‌دانند که شاید از زاویه‌ای نگاهشان خالی از حقیقت هم نباشد؛ اما مسلم است همین رویکرد بدنه‌ای است که این حقیقت را بر آن‌ها برملا کرده و اگر نبود از اساس چنین ضعف‌هایی مشخص نمی‌شد. نگاه بدنه‌گون، فارغ از خوبی و بدی‌اش، در هر حال مرحله‌ای از رشد طفل نوپای هنر تجسمی در اصفهان است و بدون شک این دید صرفاً توسط یک فرد ایجاد نشده، بلکه خواستگاه‌هایی فراتر از دید فردی دارد. آن‌چه لازم است این‌که اعضای بدنه به جای به اصطلاح زاید دانستن بخش‌هایی از آن، سعی کنند آن‌را بشناسند و به قوی شدن و متناسب شدن آن فکر کنند. مهم‌تر این‌که هر کدام را در جایگاه خود بگذارند تا ارزش آن‌ها به جای خود مشخص شود. نگاه ایده‌آل‌گرایانه اگر همراه با تیزبینیِ شناخت نباشد، طردهایی را تولید می‌کند که باعث به خطر انداختن حیات کلی آن می‌شود. این اتفاق قبل از هر چیز باید به خوبی شناخته شود نه این‌که بدون آگاهی صرفاً وجین شود.


بخشی از تفاوت آثار در پنجمین دوره نمایشگاه طراحی معاصر اصفهان به کاربرد‌های متفاوت طراحی در بخش‌های مختلف بدنه‌ مذکور مربوط می‌شود. این بدن شکل گرفته اکنون نیاز دارد که خود و ارزش اجزای تشکیل دهندۀ خود، جایگاهشان و حتی مسیر پیش‌رفتشان را بشناسد تا به صورتی متناسب به سمت تعالی برود. به نظر می‌رسد برخی عکس‌العمل‌های اعضای این بدنه به این نوع رویکرد نمایشگاه‌گردانی امیر رجایی و نمونه نمایشگاه‌های مشابه حاصل همین جایگاه‌های تعیین نشده و شناخت محدود ما از زمینۀ نوظهور شهرمان باشد. به طور قطع این‌گونه شناخت به تعالی بدنه کمک کرده و منجر به سازوکاری خواهد شد تا بتوان آثار ارائه شده در شهر را به خوبی رصد کرد، بهتر در جایگاه‌شان قرار داد و پیرامونشان سخن گفت.

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما