اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

سیاست‎های غلط عوام و خواص در سینمای ایران

 

سینما به مثابه یک صنعت-هنر در آمریکا از تمام جهات تعریف و پس از صنعت اسلحه‎سازی دومین صنعت ینگه دنیا معرفی شده است. آمریکایی که با بیش از نیمی از جهان در صد سال اخیر جنگیده هیچ‎گاه هنرمندانش رویکرد سیاسی نداشته‎اند؛ اگر هم داشته این برای عوام مشخص نبوده است. هر کشوری برایش مسائل امنیتی نظامش در اولویت قرار دارد. مشخصا در دهه‎ی 1940 به کارگردانان شاخص پیشنهاد ساخت فیلم‎هایی را می‎دادند که مردم ترغیب به حمایت انگلیسی‎ها در جنگ باشند. در مدت جنگ این موضوع شدت یافت و فیلم‎های جنگی در زمان جنگ، همه در ستایش روحیه میهن‎پرستی کشوری بود که هیچ سبقه‎ای نداشت. کدام میهن کدام شهروند؟!

 

این موضوع با پایان جنگ هم تلطیف نیافت و جنگ آمریکا با شوروی مزید بر علت شد تا هم مک­کارتیسم پدید آید و هم نظام‎­های استودیویی یک دست شوند. آمریکا تمام این راه‎ها را رفت تا اواخر دهه‎ی 60 ممیزی را کنار بزند و فیلم‎های ضد جنگ از دل جنگ ویتنام بیرون آیند. دیگر سینما امنیت این کشور را تهدید نمی‎کرد چون آن‎قدر قدرت یافته و بر بیش از نیمی از جهان تاخته بود که برایش چنین فیلم‎های در مقابل سیل فیلم‎های دیگری که از دل رفع ممیزی بیرون می‎آمدند بی‎خطر جلوه کند.

 

مقدمه فوق را از سینمایی مثال زدم که همه‎چیزش تا به حال روی اصول پیش رفته و به معنای واقعی صنعت و هنر در آن تعریف شده است. حال به سینمای کشورمان رجوع کنیم که هر برداشتی ولو بسیار کوچک موضع‎گیری سیاسی پنداشته می‎شود. در سال 1388 کشورمان شرایط عجیبی را تجربه کرد که سیاست­های جناحی سیاستمداران نه تنها وارد زندگی مردم بلکه پندار هنرمندان شد. سینماگری که در آن سال در اروپا خوش می‎گذراند و هیچ موضع‎گیری در هیچ جناحی نداشت بر همین موج سوار شد و شاید سمبل اپوزیسیون! تا از وضعیت استفاده کرده و فیلمش فروش استثنایی یابد که نقل قول یکی از تهیه‎کنندگان تجاری در موردش جالب بود که اگر فیلمش چنین شرایط کاذبی برایش ایجاد نمی‎شد 300 میلیون هم نمی‎فروخت. آری! هنوز عوام نیاموخته‎اند که دنباله­رو چه باشند.

 

گروهی را در سایت «فیس بوک» به نام سایت باز کردیم و در معرفی آن به صراحت خواهش کردیم لطفا از تبلیغات سیاسی پرهیز کنید تا فضای سالم هنری به ایدئولوژی‎های سیاسی جناحی آلوده نشود. دوستان زیادی رعایت کردند و به معرفی مجموعه آثار خود در یک گالری، معرفی تئاتر خود و رویدادهای هنری پرداختند و ممنون‎شان هم هستیم؛ اما بودند کسانی که بی‎توجه به سلیقه دیگران صفحه را خواستند از تبلیغات سیاسی پر کنند. به برخی گوشزدی دوستانه کردیم که این‎کار را تکرار نکنند و گروه را ترک کردند؛ اما عده‎ای در دو تاریخ که آن‎ها هم به غلط از سوی عوام سیاسی تلقی شده مثل 22 خرداد و 18 تیر برای جناحشان سنگ تمام در یک گروه سیاسی گذاشتند و عجیب که از هر صفحه­ای ولو به هر بهایی استفاده کردند. ما هم مجبور به حذف آن‎ها از گروه هنریمان شدیم چون کارشان بسیار بی‎جا و بی‎تفاوتی به سایر دوستانشان بود. در همین زمان بیش از 100 نفر گروه را ترک کردند و ما را متهم به طرفداری از جناحی دیگر کردند. چنین مواردی سبب سرمقاله مرداد شد که یک واکاوی از مسائل اجتماعی در بین خودمان داشته باشیم.

 

مثالی را در تطبیق با سینمای کشورمان از آمریکا می‎زنم و منظورم را روشن‎تر می‎سازم. پاریس هیلتون یکی از ثروتمندترین مدل‎ها و بازیگران آمریکایی به دلیل سرعت زیاد در اتوبان بازداشت شد. بریتنی اسپیرز خواننده شهیر آمریکایی و لیندسی لوهان بازیگر آمریکایی هر دو به دلیل مصرف مشروبات الکلی در حین رانندگی یک هفته بازداشت شدند. موضع گیری مردم و طرفداران این هنرمندان بسیار برایم جالب بود. در شبکه‎های اجتماعی مختلف همه خوشحال از برقراری قانون حتی برای چنین افراد شهیر و بانفوذی بودند. محبوبیت این هنرمندان تا مدتی کم‎تر شده بود. عوام به این دلیل به سیاست‎ها احترام می‎گذارند چون خواص زودتر درک کرده و هیچ پاسخی نمی‎دهند. فکرش را بکنید خانواده هیلتون که کلیه هتل‎های هیلتون را در اختیار دارند اگر می‎خواستند می‎توانستند علیه پلیس آمریکا و قوانین جو عجیبی راه بیاندازند. سایر هنرمندان که همبازی یا دوست این افراد بودند با مصاحبه‎هایشان می‎توانستند اغتشاش خاصی در کشورشان و خصوصا جهان –به دلیل سرشناس بودن این افراد در جهان- ایجاد کنند؛ اما خواص می‎دانند کجا باید از خود واکنش نشان دهند. همین را در مورد مسائل کشور خودمان بررسی کنیم. یک بازیگر به دلیل شرب خمر دستگیر شده بود سیل کثیری در شبکه‎های اجتماعی به قوانین کشورمان اعتراض می‎کردند و آزادی را در کشورمان دروغ می‎پنداشتند. آن بازیگر همان شب جریمه داد و آزاد شد ولی اسپیرز یک هفته و لوهان در بار دوم ارتکاب چنین جرمی یک ماه در حبس بودند. متأسفانه که ارزش در کشورها عکس پنداشته می­شود و خوشبختانه که این افراد قلیل هستند.

گلایه را نباید از عوام داشت، این خواص هستند که در چنین جریاناتی باید هوشیار به مصالح کشورشان باشند که در این چند سال افرادی که فکر می‎کردند خواص هستند خوب خود را نشان دادند. بازیگری بنا به مسائل امنیتی کشور بازداشت شده که بنده هم دعا می‎کردم هر چه زودتر کنار خانواده‎اش بازگردد اما دوست‎داشتن امثال بنده آیا باید به ضرر مصالح کشورم باشد؟ باید جنجال به پا کنم یا از توان مطبوعاتی استفاده کنم و مطلب برای رسانه‎ها مختلف بنویسم یا این‎که تنها چنین میلی را در دل داشته باشم که خطایش سبک و مورد اغماض باشد؟! در آن چند روز هر روزنامه‎ای را باز می‎کنیم می‎بینیم یک هنرمند شناخته شده بیانیه و دل‎نوشته‎ای می‎نویسد. بدتر هنرمندی دیگر در شبکه‎های اجتماعی بدون اندک اطلاعی علیه نظام هر حرفی می‎زند آن‎وقت عوام هم تمام ذهنشان به چنین مسائلی سوق داده می‎شود. در کنار همه این امور مسئولی دیگر می­گوید کاش گزک دست رسانه‎های بیگانه که منتظر چنین مسائلی هستند ندهیم؟ چنین سخنان نسنجیده‎ای واقعا مبهوت‎ کننده است. برقراری قانون در یک کشور اگر می‎خواهد گزگ بدهد بگذارید داده شود. مگر دستگیری و حبس تعداد زیادی از افراد سرشناس در آمریکا رخ می‎دهد کسی موضع‎گیری می‎کند اگر هم می‎خواهند در مقابل ما چنین موضعی داشته باشند بگذاریم داشته باشد و از کنارش مانند هزار مسئله‎ای که جو علیه‎مان راه می‎اندازند، بیاندازند.

 

مسائلی از این دست که شرح آن کامل در خطوط فوق رفت، درد جوامع جهان سوم است. از مسائل دیگر برایشان چنان غولی می‎سازند که دیگر به پیشرفت فکر نکنند. به یاد دارم در آن موضع‎گیری‎های کذایی سال 1388 بهمن قبادی -که فیلم‎هایش را بسیار دوست دارم- از قول چند هنرمند از عباس کیارستمی خواسته بود چرا استاد اظهار نظر نمی‎کنی؟ نامه کیارستمی فصل الخطابی به چنین جوهای کذایی بود که هنرمند خودش بهتر می‎داند کی باید اظهار نظر کند و اگر هم چنین عملی را بخواهد انجام دهد در آثارش گوشزد می‎کند نه با چنین اعمالی. سالِ بعد ابراهیم حاتمی کیا در برنامه راز به نحو احسن این مسائل را باز کرد و در موردش اشاره داشت: «هنرمند در آثارش باید آن‎چیزی را که حس می‎کند و به نفع نظام است بازگو کند و گزارش یک جشن تحلیل من از مسائل است.»

 

نمی‎خواهم با نوشتن چنین مسائلی متهم به طرفداری از جناح خاصی شوم و برخی دوستان بگویند یک طرفه به قاضی رفته است، در آن سو هم این جریان وجود دارد. نمونه‎اش حواشی فیلم پایاننامه که مخالفان آن را از مخالفین نظام دانستند! خوش‎بختانه چنین افرادی که چنین جملاتی را در هر دو جناح به کار می‎برند هم اندک هستند هم موضع‎گیریشان بر اهل هنر افشا شده است. در «آکادمی هنر» دو فیلم پایان نامه و پاریس تا پاریس به عنوان بدترین فیلم‎های جشنواره بیست و نهم فجر شناخته و فیلم خیابانهای آرام جزء بهترین‎ها شناخته شد. رد هر دو فیلم پایاننامه و پاریس تا پاریس تنها به دلیل مسائل سینمایی بود و همان زمان هم یادداشتی در این مورد خود نوشتم که چرا این دو فیلم که یکی پز مبارزه با گروه مخالف سال 1388 و دیگری خود را سرودی ملی می‎داند چیست. هر دو ضعیف‎ترین محصولات سینمایی جشنواره پیش بودند که هیچ ارزشی از نظر سینمایی، منتقدان برای آن‎ها قائل نبودند؛ نه این‎که کسی بخواهد به دلایل غیرسینمایی و خارج از متن دو فیلم را مورد غضب قرار دهد. به زعم همان افراد اگر شخصی -به دلایل غیرسینمایی- خیابانهای آرام را یک فیلم بد لقب دهد پایاننامه را شاهکار از حامیان نظام و اهل فن پنداشته می‎شود! برای اهل هنر ذات هنر در زیبایی و امر متعالی است نه هر آش شعله قلم‎کار! اگر فیلمی به ضرر مصالح نظام باشد خود هنرمندان –البته همان خواص که واقعا خواص هستند- به موقع به آن اثر واکنش نشان می‎دهند.

 

متأسفانه مشکل ما تا زمانی که گروهی از این امور می‎خواهند سوء استفاده کنند حل نخواهد شد. در این چند سال خواص هم امتحان خود را پس دادند و مشخص شد چه کسی واقعا می‎داند کِی و به چه نحو به مشکلات اشاره کند. افرادی مانند کیارستمی، حاتمی کیا، مجیدی، عسگرپور و ... بسیار کم شده‎اند که بدانند گفتمان امروزه جامعه ما چگونه است و مطابق با آن لب به سخن گشایند.

 

نه دين ما بجا و نه دنیای ما تمام

 

از حق گذشته‎ایم و به باطل نمی‎رسیم

 

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری

 


دیدگاه‌ها  

+4 #5 Guest 1390-05-19 02:18
hamishe hastand kasani ke estefade lazem ro bebarand vali shoma inam dar nazar dashte bash ina bayad az honarmandeshoon defa konan age nakonan ke sang ru sang band nemishe
نقل قول کردن
+5 #4 Guest 1390-05-13 01:43
موج سواری در جوامع سیاست زده همیشه وجود داشته
نقل قول کردن
+6 #3 Guest 1390-05-10 03:10
جو موجود رو خوب ترسیم کردید. این که یکی هم میاد متن رو متهم می کنه نمود کامل نوشته بالاست
نقل قول کردن
+9 #2 Guest 1390-05-08 17:06
نکات جالبی بود. معلوم نیست سیامک چه جوری چنین برداشتی کرده
نقل قول کردن
-9 #1 Guest 1390-05-08 02:24
این مقالتون بو داره. بد در لفافه کوبیدی جنبش سبز رو
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما