گزارش کرسی نظریهپردازی «نظام گفتمانی استحالهای»
- توضیحات
- دسته: سمینار
- منتشر شده در 1390-02-22 15:56
گروه علوم انسانی شورای انقلاب فرهنگی چند سالی است که در نمایشگاه کتاب کرسیهای نظریهپردازی خود را دایر کرده است. کرسیهایی که به مباحث آزاداندیشی و نظریهپردازی اختصاص یافته بود. اما نقد خاصی به این نشستها وارد میشد که خروجی علمی چندانی ندارد تا اینکه در یک اقدام درخور روز گذشته این کرسی در اختیار دکتر حمیدرضا شعیری پدر نشانه-معناشناسی ایران قرار گرفت تا از نظریهای که حاصل پژوهش خود و دکتر محمد هاتفی عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي بود، دفاع کند. این جلسه تنها از این بابت که یک سوی آن دکتر شعیری بود حائز اهمیت نبود بلکه سه نفر منتقد این جلسه دکتر محمد ضیمران دانشیار دانشگاه ماساچوست آمریکا گروه فلسفه هنر، دکتر بهمن نامور مطلق استادیار دانشگاه شهید بهشتی گروه ادبیات فرانسه و دکتر بابک معین استادیار دانشگاه آزاد اسلامی گروه ادبیات فرانسه و سه داور این جلسه پروفسور کوروش صفوی زبان شناس، دکتر فرزان سجودی دانشیار دانشگاه هنر نشانه شناس و دکتر فرهاد ساسانی دانشیار دانشگاه الزهرا نشانهشناس بودند. جمع شدن چنین نفراتی در کنار یکدیگر نوید این را خواهد داد که گروه علوم انسانی شورای انقلاب فرهنگی این جلسات را بیشتر جدی بگیرد و در نوبتهای بعدی از چنین متخصصینی وام بجوید.
دکتر حمیدرضا شعیری طی 30 دقیقه از نظریه خود دفاع کردند که ابتدا به پیشینه مطالعاتی گفتمان از منظر صاحب نظرانی چون گرمس (ساختگرایی و پساساختگرایی)، لوتمان و لاندوفسکی پرداختند و سپس با توجه به نظریات نشانه معناشناسی حال حاضر فرانسه نظریه خود را بر چند مورد مطالعاتی که عبارت بودند از مجموعه آثار طاهره صفارزاده، «این یک پیپ نیست» نقاشی رنه مرگریت و حافظ به روایت کیارستمی استوار کردند. اما تعریف گفتمان استحالهای از منظر دکتر شعیری چنین بود: «گفتمان استحالهای به گفتمانی گفته میشود که در حالی که خودش هست خودش نیست و هنگامیکه دگرگون میشود، خودش میباشد.» پس از تعریف از این نظام گفتمانی به شخصه با اینکه با اغلب مباحث اشنا بودم منظور دکتر شعیری را از این تعریف متوجه نشدم زیرا به نظرم موردهای مطالعاتی که از خانم صفارزاده انتخاب شده بود برای این نظریه چندان قوی نبود اما زمانی که مثال به نقاشی مشهور رنه مرگریت رسید کاملا این نظام را دریافتم. اینکه چطور یک پیپ در حالیکه خودش هست میتواند بازنمایی از یک پیپ باشد و در حالی که دگرگون شده است همانطور هویت اصلی خود یعنی پیپ بودن را حفظ کند.
از دکتر هاتفی سؤال کردم چرا ابتدا از چنین مورد محکمتری برای اثبات نظریه خود استفاده نکردید و ایشان در پاسخ چنین گفتند: «ما مجبور هستیم نظریهای را که ارائه میکنیم از موردهای مطالعاتی بومی استفاده کنیم قطعا مورد مطالعاتی بومی ضعیفتر از مورد مطالعاتی برون مرزی و مثال قوی چون کار مرگریت است اما شاید جالب نباشد که یک راست از مورد خارجی استفاده کنیم.»
پس از سخنان دکتر شعیری منتقدان هر یک به جای نقد وارد گفتوگو و بیشتر پرسش و پاسخ از دکتر شعیری شدند. دکتر ضیمران ابتدا با نقد دریدایی با نظریه برخورد کردند و این نظریه را همان نظریه عقل کلام محور دانستند. دکتر نامور مطلق، دکتر شعیری را منبع و مرجع نشانه شناسی دانستند و گفتند: «ما باید همه از دکتر شعیری ممنون باشیم که ایشان بودند که بدون تعارف ما را با نشانه شناسی مکتب پاریس آشنا کردند و هر یک از ما که اگر تحقیقی بر این اساس انجام دادیم مدیون زحمات ایشان هستیم. خیلی از جوانان به این مباحث علافهمند شدند که این به لطف دکتر شعیری بوده است نقد کردن کسی که خودش مرجع این امر میباشد بسیار دشوار است.» دکتر نامور مطلق سپس اشاره داشتند مبحثی که دکتر شعیری از ان صحبت کردهاند فرای متن میباشد. دکتر شعیری در پاسخ این مسئله را تنها مرتبط با فرای متن ندانستند و مثال حافظ به روایت کیارستمی را دوباره یاداوری کردند که در چند سطح متن میتوان این گفتمان را بررسی کرد. دکتر بابک معین بسیار از دکتر شعیری تشکر کردند و ایشان هم دکتر شعیری را مرجع این مباحث دانستند. دکتر معین این نوع گفتمان را بر مبنای شوِش استوار دانستند درست بر خلاف ان چیزی که دکتر شعیری مبنای ان را کنش از همان نقصان آغازین و مرحله ریسک پذیری معرفی کردند. دکتر شعیری در پاسخ گفتند: «شوش به تنهایی پاسخگو نیست و کنش است که ما را وارد دگرگونی میکند و پس از ان شوش هم خود به خود میاید.»
در انتها با توجه به اینکه وقت بیشتری مانده بود منتقدین هر کدام جملهای را در مورد اثر گفتند. دکتر ضیمران به کل نشانهشناسی را زیر سؤال بردند و اشاره داشتند نشانهشناسان گرفتار مدلول استعلایی هستند. دکتر نامور مطلق گفتند: «من جواب خیلی از سؤالاتم را در توضیحات دکتر شعیری دریافتم و حس میکنم مشکل ما با مبحث بیشتر ترمینولوژی آن است.» و در انتها دکتر معین چنین اشاره کردند: «من باز هم واقعا باید از دکتر شعیری تعریف کنم و بگویم از خط به خط این مبحث لذت بردم. وقتی به نظریات و کتب ژاک فونتنی مراجعه میکنم مبحث آنقدر برایم ثقیل است که باید ساعتها روی آن تمرکز کنم ولی دکتر شعیری به راحتی از آن مباحث وام گرفته و نظریه خود را بنا کردهاند.»
دکتر شعیری اجازه خواستند پاسخ دکتر ضیمران را بدهند و ایشان به درستی یاداور شدند به جز تعداد نفرات اندکی اغلب افراد خارج از این حوزه با نشانه شناسی سوسوری و پساسوسوری آشنا هستند که به هیچ وجه بنده نه در ده سال گذشته به چنین نشانه شناسی پرداختم نه خواهم پرداخت و عمر این نشانه شناسی سی سال است که به سر آمده است.»
اما داوران پس از این صحبتها هر یک وقتی داشتند تا به داوری نظریه بپردازند که دکتر صفوی مبحث را بسیار سنگین دانستند و –البته با شکسته نفسی- اشاره کردند نظریهای که بسیار از سواد من بیشتر است را جایز نمیدانم در موردش داوری کنم. دکتر سجودی پس از دکتر صفوی مجموع آرا را یکبار مرور کردند و نقدهای قسمت اول صحبتهای دکتر ضیمران را کمی وارد دانستند و گفتند: «به اعتقاد من توضيحات دكتر شعيري كامل و قانعكننده نبود. ضمن اين كه اگر دكتر ضيمران با صراحت ميگفتند چرا به نظرشان ميآيد اين نظريه، نظريه عقل ـ كلام محور است و اصلاً خوانش دريدايي از اين موضوع به چه معنا است؟ شايد پاسخي در خور هم دريافت ميكردند.» ایشان صحبتهای قسمت دوم دکتر ضیمران را که خارج از جلسه و یک اتهام بود را به همان شیوه دکتر شعیری پاسخ دادند و در نهایت نوبت را به دکتر ساسانی واگذار کردند. دکتر ساسانی هم با تشکر از دکتر شعیری مشکلات با نظریه به مباحث کلی دانستند اینکه منظور دکتر از گفتمان و متن متوجه نشدند و اینکه گفتمان و متن از نظر ایشان کدام گفتمان و متن است.
در کل برگزاری چنین جلساتی قطعا جامعه علمی را پربارتر خواهد کرد. دکتر شعیری تنها اندیشمند کشورمان میباشد که مدرک اکادمیک نشانه شناسی دارند و به همین دلیل نقد نظریههای ایشان بسیار سخت میباشد. مشکلی که در این جلسه وجود داشت دقیقا همان مشکل ترمینولوژی بود که دوستان به دلیل آشنا نبودن با برخی از این کلید واژهها ابهامهایی برایشان به وجود میآمد که بحث را شاید به بیراهه هم میکشاند. این جلسه پس از دو ساعت و نیم به پایان رسید و به زودی از شبکه 4 سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش خواهد شد.