پرونده آبانماه: امید استعلایی / بررسی سینمای دنی بویل
- توضیحات
برای مطالعه نقد هر یک از آثار دنی بویل بر روی پوستر آن فیلم کلیک نمایید:
127 ساعت (2010) میلیونر زاغه نشین (2008) سانشاین (2007) 28 روز بعد (2002)
ساحل (2000) یک زندگی پیشپا افتاده (1997) قطاربازی (1996) گور كمعمق (1994)
دربارهی سینمای دنی بویل
پرونده آبانماه به دنی بویل کارگردان صاحب سبک سینمای انگلستان اختصاص داده شده است. کارگردانی که فیلمهایش تجارب خاصی در سینما محسوب میشوند و هر کدام چند سال بعد مورد الهام کارگردانانی دیگر قرار گرفت و به فیلمهای شاخص سینما بدل شدند. شاید مخاطبی که امروز با سینمای بویل آشنا شود کارهایش را با نمونههای مختلفی تطبیق دهد و آن را کمی پایینتر ببیند؛ اما باید توجه داشته باشد که فیلمهای او پیشتر بودند و تجارب خاصی را در اختیار کارگردانان دیگر قرار دادهاند. فارغ از نزدیک بودن انتشار پرونده به سالروز تولد بویل دلیل اصلی اختصاص یافتن پرونده به او، محجور بودنش در کشورمان است. دنی بویل با اینکه هفده سال است فیلم میسازد، تنها سه سال پیش به دلیل ساخت فیلم میلیونر زاغه نشین Slumdog Millionaire و بردن اسکار در ایران شناخته شد و شاید خیلی از فیلمهایش را علاقهمندان سینما ندیده باشند. وی در آثارش انسان را در مقابل بدویت، طبیعت و هویت انسان بودن قرار میدهد. شخصیتهایش در مخمصه گرفتار میشوند و کلید حل ماجرا توکل به خداوند و امیدی وصف ناپذیر است.
دنی بویل متولد بیستم اكتبر 1956 در محله رادكلیف شهر منچستر انگلستان، از كارگردانان و تهیهكنندگان سرشناس سینمای جهان است كه در خانوادهای مقید به اصول مذهبی –کاتولیک- پرورش یافت و زمانی که چهارده سالهداشت برای کشیش شدن به مدرسه مذهبی درویگان رفت اما در انتها آن را به قصد دنبال کردن هنر ترک کرد. در کنار مذهب علاقه مفرطی به هنر داشت و همیشه اینک آخرالزمان Apocalipto Now ساخته فرانسیس فورد کاپولا را میستود. در زمانی که دانشجوی دانشگاه تورلینگ سالسین شهر لنکشایر در بولتون بود چندین نمایشنامه را به صحنه برد و کارگردانی تئاتر را تجربه کرد. در مقطع تکمیلی به دانشگاه بانگور رفت و در همانجا با فرانسیس باربر آشنا شد.
وی پیش از ورود به دنیای سینما، بهعنوان تهیهكنندهی BBC مشغول بهكار شد و حاصل آن 6 سال تهیه کنندگی و کارگردانی سریالها و برنامههای مختلف شد، تا اینكه اولین فیلم بلند خود را در سال 1994 بهنام گودال كمعمق Shallow Grave ساخت. این فیلم پرفروشترین اثر سینمای انگلیس در سال 1995 شد و فارغ از موفقیت مالی سبک خاصی را برای بویل رقم زد و در این میان یوان مکگرگور را به سینما معرفی کرد. موفقیتهای فیلم اولش جسارت او را بیش از پیش کرد و فیلم قطار بازی Trainspotting براساس رمانی از اروین ولش رقم خورد. قطاربازی بویل را به یک چهره بدل کرد. کمدی سیاه انگلیسی یک گام پیش رفت و یکی از مؤثرترین فیلمهای تاریخ سینما در زمینه افیون ساخته شد. فیلم بویل شاید مورد الهام آرنوفسکی برای ساخت مرثیهای برای یک رویا Require For A Dreamقرار گرفته باشد. قطاربازی کاندید اسکار شد تا بویل از انگلستان به جهان معرفی شود.
وی پس از تحسینهای مختلف فیلمش به هالیوود رفت و از سوی کمپانی «فاکس» برای ساخت چهارمین قسمت بیگانه Alien به آمریکا دعوت شد، اما با کمپانی «فاکس» به توافق نرسید و یك زندگی پیشپا افتاده A Life Less Ordinary را با حمایت مالی فیگمنت فیلم و کانال چهار انگلستان ساخت. کمدی رومانتیکی که یادی از کمدیهای اسکروبال کلاسیک میکرد. شاید ساخت بیگانهمهمتر مینمود و خودش هم فیلم کوتاهی در این زمینه دارد؛ اما با عدم شکل پذیری آن قرارداد سبک کاری بویل از دست نرفت و تا به حال فیلم سفارشی نساخته است. فیلم یک زندگی پیشپا افتاده سوای نشان دادن قابلیتهای مکگرگور برای کامرون دیاز هم موفقیت چشمگیری را حاصل نمود.
پروژه بعدی بویل اولین همکاریش با الکس گارلند و اقتباس از رمانش به نام ساحل The Beach بود كه خط تمایزی بین زندگی غربی، شرقی و بدوی کشید و نتیجهگیری جالبی ماحصل آن بود. در این فیلم لئوناردو دیکاپریو نقش اصلی آن را بازی کرد. همکاری با گارلند در 28 روز بعد 28 Days Later و سانشاین Sunshine ادامه یافت. بویل که نتوانست با مخاطبانش ارتباط گذشته را برقرار کند دست به یک تغییر ژانر اساسی در کارش زد و حاصل آن 28 روز قبل شد. ژانر ترسناک در اوایل دههی اول قرن بیست و یکم اگر چند فیلم موفق داشته باشد یکی از آنها 28 روز قبل است. ژانری که شاید خیلی از کمپانیها آن را جدی نگرفتهاند و کمتر فیلم موفقی را سالانه در این ژانر –که سالانه تعداد فیلم زیادی به آن اختصاص مییابد- میتوان نام برد. بویل مانند بسیاری از فیلمهای موفق ژانر، از کلیشههای آن آشنایی زدایی کرد. فیلمی که درام و شخصیتپردازی حساب شدهای داشت و فارغ از ایجاد هراس همان تم امید استعلایی در آن قابل بازشناخت بود.
دنی بویل که در هر ژانری تجاربش خوب از کار درآمده بود فیلم بعدیش میلیون ها Millions یک کمدی جنایی خانوادگی برای شبکه BBC بود که دنیای کودکانه را در کنار دنیای تبهکارانه گذاشت و تحسین محافل مختلفی را از آن خود کرد. ساخت میلیون را شاید بتوان حسی از دنیای الیور توییست و داستانهای مشابه انگلیسی در این زمینه دانست که بویل دغدغه خود میدیده است. پس از دو تجربه موفق، فیلم بعدیش باز هم در ژانری دیگر رقم خورد و البته این برای اولین بار بود که تا نزدیکی شکست هم پیش رفت. سانشاین در ژانر علمی-تخیلی به مأموریت سفینهی ایکاروس و پدیده گرم شدن و از بین رفتن زمین میپرداخت. تمهای آخرالزمانی در آثار بویل با دیگر آثار تفاوت زیادی دارد. شاید خطری دنیا را تهدید کند اما این امید است که همه را بر آن میدارد تا به حل مشکل بپردازند. یک سال پس از ساخت این فیلم زمانی که رئیس هیئت داوران جشنواره آستین بود بیش از 180 درجه گردش داشت و از فضا به هند سفر کرد و آن هم شهر شلوغی همچون بمبئی که یکی از بزرگترین شهرهای جهان محسوب میشود. پس از ساخت این فیلم در مصاحبهای اعلام کرد شهرهای پرازدحام را بسیار دوست دارد و شاید روزی در مورد نیویورک فیلم بسازد.
میلیونر زاغه نشین انواع و اقسام افتخارات را فتح کرد. دنی بویل در کنار مایک نیکولز (فارغ التحصیل)، میلوش فورمن (پرواز بر فراز آشیانه فاخته)، ریچارد آتنبرو (گاندی)، الیور استون (جوخه)، استیون اسپیلبرگ (فهرست شیندلر) و آنگ لی (کوهستان بروکبک) تنها هفت کارگردانانی بودند که تمام جوایز اصلی کارگردانی (انجمن کارگردانان، بفتا، گلدن گلوب و اسکار) را برای یک فیلم در یک سال فتح کردند. فارغ از کارگردانی خوش ساخت فیلمنامه سیمون بیوفوی یکی از به یادماندنیهای سینما خواهد بود. بویل یک درام بالیوودی تمام عیار را عرضه کرد و نشان داد سینمای سطحی هند هم میتواند روزی در بهترین جایگاه بنشیند. او فیلمساز باهوشی است و از همه تجارب خود بهره برده و یکی از انها موسیقی شناسی است. موسیقی فیلمهایش همیشه مورد تحسین واقع شده است و با میلیونر زاغه نشین ایآر رحمان به دنیا معرفی و ترانه Jai ho یکی از ماندگارترینها شد. بویل در میلیونر زاغه نشین روابط اجتماعی، زندگی در طبقات فرو دست، رویا و امید و دنیای بزهکاری را با درامی درخشان به تصویر کشید. همکاری تیم میلیونر زاغه نشین Slumdog Millionaire در فیلم بعدی 127 ساعت 127 Hours -درامی دیگر- ادامه پیدا کرد و باز هم شاهد فیلم موفق دیگری بودیم که در شش بخش هم کاندید اسکار شد. آخرین فیلم بویل که تا به حال اکران شده حکایت غریبی از امید به خداوند داشت. امیدی که در تمام آثار دنی بویل همراه بود و این بار در نبرد سخت آرون با یک تخته سنگ فقط یک چیز گرهگشا بود و آن امیدی بود که آرون به یاری خداوند داشت و دیگر به هیچکس و هیچچیز فکر نکرد. آرون رهایی یافت و بویل ادای دین موفقی به نگره مذهبی خود داشت. از موارد مهم دیگر در مورد فیلم سبک کارگردانی او بود. تیم حرفهایش در آن همه شلوغی بمبئی و آن درام پرهیاهو این بار در میان یک صخره کار را دنبال کردند و 127 ساعت را در عین سادگی به یک فیلم به یادماندنی تبدیل کردند.
دنی بویل هیچگاه تسلیم عقاید استودیویی نشده است کارش را در انگلستان پی گرفت و علیرغم در هم تنیدگی سینمای انگلستان و آمریکا او جزء معدود کارگردانان انگلیسی است که آثارش انگلیسی است و روی فیلمسازان مهمی تأثیرگذاشته است. در هر ژانری و هر مکانی دست به تجربه زده است و آنقدر در بریتانیا تشخص پیدا کرده تا به عنوان مدیر هنری المپیک 2012 لندن برگزیده شود. پس از برگزاری المپیک به سراغ ساخت تریلر جنایی خلسه Trance خواهد رفت که بازیگران اصلیش جیمز مکآوری، وینسنت کسل و روزاریو داوسون خواهند بود.
دیدگاهها
فیلم خلسه Trance یک فیلم تحسین برانگیز در سبک خود می باشد
سر در گرمی در عین سادگی ،
ماجرای رابطه یک فرد را با مشاور خود را حکایت میکند . که منجر به خشونت میشود و مشاور از هیپنوتیزم کمک میگیرد تا خود را از خاطرات وی حذف نمایید.
این حذف شدن حافظه باعث سرگزدان کردن بیننده نیز میشود.
داستانی از طمع آدمها ، عشق و حسادت.
داستان در حول ماجرای دزدی از یک گالری بزرگ نقاشی شروع میشود و در پی آن سرقت اثری بزرگ از گالری.
در این حین حوادث فراموشی با حوادث سرقت اتفاقاتی را سر میدهد که دیدن این فیلم را خالی از لطف نمی کند.
با نهایت تشکر