با همه بلند بالایی دستم به شاخسارِ آرزو نرسید (دلشدگان، علی حاتمی)
در این مقاله از یک رهگذر فضایی به فیلم قهرمان نظر خواهم کرد. هنگامیکه از فضا سخن میگوییم، تعاملات پیچیده میان آن کالبد و ارتباطات اجتماعی و قواعد و ارزشهای و نگرشهای منتشر در مکان یادشده را مدنظر قرار میدهیم. معتقدم مضامین فیلم قهرمان را میتوان از یک منظر موقعیتی و فضایی زمینهمند ساخت. رویکرد من در این مقاله منظر جامعهشناسی فیلم خواهد بود و تلاش خواهد شد تا با درنگ در دقایق متن به احوالات جامعهای که فیلم از آن برآمده نظری افکنده شود.
در مقالهی پیش رو تلاش خواهیم کرد تا جهان داستان و شخصیت محوری فیلم روزهای نارنجی را از منظر جامعهشناختی و جامعهشناسی جنسیت مورد توصیف و تحلیل قرار دهیم. این فیلم محصول سال 1396 بوده و برندهی بهترین فیلم در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران در سال شده است. فیلم داستان زندگی کاری و خانوادگی شخصیتی به نام آبان است که گرفتاریها و مسائلِ کاری تنگناهایی برای زندگی شخصی و اجتماعیاش میآفریند.
آبان شخصیت اول داستان است. او زنی است با فرهنگِ شهری که در فضایی غیر از پایتخت برای خودش کسبوکاری راه انداخته (کار خدماتی است) است. در حقیقت او بهنوعی کارآفرینی خُرد و جمعوجوری دستوپا کرده است تا سویهی فردگرا و مستقل خود را مؤکد نماید. او زنی است که از شخصیت مرد خانواده یعنی شوهرش مجید، استقلال اقتصادی دارد. وی تا حدودی عصبی و سردمزاج است. او ارتباط گرمی با شوهرش ندارد و به دور از خانواده و خویشاوندان خود زندگی میکند و ساعات کمی را در خانه میگذراند. او زنی است فعال و در متنِ زندگیِ اجتماعی که نقشهای سنتی زنانه ندارد بلکه نقشهای بیرون از خانه را بهصورت اکتسابی به دست آورده است. این نقشها برخلاف نقشهای سنتی و متعارف مادری و همسری، نقشهای پُرچالش و پردستاندازی است که زن را برای یک زندگی عادی به خطر میاندازد. فعالیتی که آبان انجام میدهد از منظری عرفی شاید «کار سنگین» تلقی شود اما زنان چه کارگر و چه کارفرما ثابت میکنند که تفکیک شغلها بر اساس تفکیک جنسیتی است. میدانیم پس از صنعتی شدن و تغییر و تحول شیوه زیست جوامع در اثر توسعه صنایع، جدایی کارگاه از خانه صورت پذیرفت و تولید به کارخانههای ماشینی انتقال یافت. کارفرمایان قراردادهای فردی میبستند، نه خانوادگی و بهمرورزمان زن و خانواده از تولید بیرون شده و در ارتباط باارزشهای خانگی قرار گرفتند.
جمشیدیه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی یلدا جبلی (۱۳۹۷) است که نخستینبار در سی و هفتمین دورهی جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. قصهی فیلم بر این اساس است که ترانه و امیر (زن و شوهر 34 و 37 ساله) در روز تولد امیر در حال رانندگی در خیابان با یک تاکسی تصادف میکنند و راننده تاکسی شروع به دادوبیداد و فحاشی کرده و امیر با او درگیر میشود. ترانه به حمایت از شوهرش درمیآید و با موبایل ضربههایی به سر راننده تاکسی میزند. راننده عصر همان روز بر اثر سکته میمیرد و ترانه بعد از خبردار شدن از مرگ او دچار عذاب وجدان و کشمکش درونی شدیدی میشود و میخواهد خود را به پلیس معرفی کند، اما امیر با اقدام او مخالف است تا اینکه ترانه خود را به مراجع انتظامی معرفی میکند و همین امر زندگی آنان و خانوادهی متوفی را دچار و دستخوش اشکالات و مشکلات بزرگی میکند.
کیستم؟/ یک تکـهی تنـهایی/ چیستم؟/ یک پیلهی دلتنگی.
مهدی اخوان ثالث
فیلم «رضا» اثر علیرضا معتمدی در گروه هنر تجربه به نمایش درآمد. آنچه در ادامه خواهد آمد توصیف و تفسیری درونمتنی و نقدی دروننگر به فیلم با تأکید بر مضامین جنسیتی، سوژه پردازی و شهر است. در این متن و جستار برآنم که فیلم بههیچعنوان در معنای حقیقی کلمه مدرن نیست و بیدلیل و متظاهرانه در بخش هنر و تجربه نمایش دادهشده است. میشود در صداوسیما پخش شود و مخاطب عام قطعاً از پیشبرد قصه و پایانبندی آن کیف خواهد کرد. فیلم فروشگاهی چند نبش با ویترینی شکیل در فروشگاهی است که محصولات وارداتی مانند خانه و کاشانه را به فروش میرساند. در ادامه تلاش میکنم با توصیف و تفسیر فیلم به مثابه متن مدعای خود را تایید نمایم.
ادامه مطلب نقد فیلم رضا ساخته علیرضا معتمدی؛ آقا رضا: چه رضایتی؟!کریمر علیه کریمر (1979) فیلمی به نویسندگی و کارگردانی رابرت بنتون است. این فیلم با محوریت جدایی و بحران در روابط خانوادگی اثری درخور توجه در حوزهی سینمای اجتماعی و بهطور خاص خانواده بوده که موفق به اخذ پنج جایزه اسکار گردیده است. در این جستار در چارچوب جامعهشناسی خانواده و مباحث جامعهشناسی جنسیت تلاش خواهد شد که این امر تشریح شود که چرا این فیلم، در ژانر و موضوع خود، اثری برجسته و قابلتأمل بوده و وجوه تمایزساز آن کدام است.
ادامه مطلب کریمر علیه کریمر؛ اشاراتی جامعهشناختی به مضمون
مقدمه:
نمایشگاه ویدئو آرت در گالری اکنون شهر اصفهان با عنوان «حیات - زن» از 28 آبان ماه تا 9 آذر به نمایش درآمد. آثار به نمایش درآمده محصول آکادمی بینالمللی ویدئو آرت فملینک1 کشور فرانسه بود. کیوریتور خارجی نمایشگاه را ورونیک ساپین و نمایشگاه گردانی گالری اکنون را مینو ایرانپور برعهده داشت. در مجموعه جستارهای ذیل تلاش شده تا یادداشتهای بر ویدئو آرت نگاشته و آثار بهصورت اجمالی توصیف و خوانش شوند.
بر پایهی گفتوگو با برادران داردن در جشنواره کن، آنان میگویند به زنان برای پیشرفتهای آینده اعتقاد و ایمان دارند و ممکن است فیلم جدیدشان را به مثابه نوعی استمداد برای مسئولیت جمعی عظیمتر در اروپا مورد خوانش قرار دهیم.
فیلمسازان معدودی مانند برادران داردن کارکشته بلژیکی در جشنواره فیلم کن وجود داردند که برنده دو نخل طلای کن شده باشند و همه فیلمهایشان در کوازِت کن مورد تمجید و تحسین قرار گرفته باشد.
ادامه مطلب لوک داردن: «زنان مسلمان، آینده جامعهاند»