نقد فیلم بیعشق Loveless ساخته آندری زویاگتنسف / زویاگتنسف سیاسیتر از همیشه
- توضیحات
- نوشته شده توسط اوون گلیبرمان (ورایتی)
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1396-02-28 17:41
بیعشق عنوان جدیدترین فیلم استاد روسی سینما آندری زویاگتنسف (بازگشت، تبعید و لویاتان) است که امسال در بخش اصلی جشنواره کن حضور دارد. فیلم دربارهی رابطهی پرتنش یک زوج اهل مسکو است که در انتهای پروسهی جدایی از یکدیگر قرار دارند. بوریس و همسر زیبارویش ژنیا که با وجود اختلافات شدید همچنان با یکدیگر در یک آپارتمان زندگی می کنند. آن گونه که فیلم نشان میدهد این زوج برای رابطهاشان هیچ راه بازگشتی متصور نیستند و این را آلیوشا (پسر 12 سالهی این زوج) بهتر از هر کس دیگری میفهمد. اما به نظر می رسد که فیلم زویاگتنسف با ناپدید شدن عجیب آلیوشا است که آغاز می شود. به واقع آلیوشا بدون هیچ ردی ناپدید می شود تا زوج متشنج درام زویاگتنسف برای یافتن او بالاجبار به یکدیگر نزدیک شوند. اما اگر گمان می کنید که درام متشنج زویاگتنسف در باب پروسهی جستجوی آلیوشا از سوی پدر و مادر مضطربش است، کاملا در اشتباه هستید زیرا که فیلم او اساسا اهمیتی برای این موضوع قائل نیست بلکه بیشتر ترجیح می دهد که تا بر روی خاکسترهای یک ازدواج مُرده تامل کند.
بدیهی است که در جهان معاصر جوامع سرکوبگری وجود دارند که همیشه در مقابل فیلمسازان میایستند، اما هنرمندانی هستند که حتی در این شرایط نیز با کمک گرفتن از بیان خارق العادهی خود توانایی بازنمایی ذهنیات خود را دارند. این صورت وضعیتی است که شما می توانید در سینمای دههی 70 میلادی چکسلاواکی ببینید. و البته در جهان معاصرتر در روسیهی ولادیمیر پوتین. اکنون در مقام یک فیلمساز آندری زویاگتنسف ترجیح می دهد که تا به جای ساختن فیلمی آشکارا سیاسی برای برملا کردن فساد گستردهی دولتی فیلمی همچون لویاتان بسازد که به بازنمایی سقوط اخلاقی بخشی از طبقهی متوسط مدرنِ روسیه میپردازد که در درون گردابی از الکل و خیانت غرق شده است. و یا فیلمی همچون بی عشق بسازد که به جای پرداختن به مسائل کلان سیاسی دارد در باب بحران همدلی کردن در هستهی فرهنگ روسی هشدار می دهد.
بوریس و ژنیا پس از ناپدید شدن آلیوشا شکل دیگری از رابطه با یکدیگر را تجربه میکنند. بوریس مدتی است که با زنی به اسم ماشا رابطه دارد و از سوی دیگر ژنیا به تازگی در محل کارش با مردی به نام آنتون آشنا شده که به نظر می رسد مرد رویاهای او باشد. به واقع ناپدید شدن ناگهانی آلیوشا امری است که به طور ناخودآگاه این زوج خیانتکار را در کنار یکدیگر می نشاند.
زویاگتنسف در بی عشق، جامعهی پیرامونش را در انبوهی از بی اخلاقی غرق میکند. فیلم او بیش از آنکه یک ملودرام مدرن باشد یک سینمای ضدهنجار است که تلاش دارد که تا از عشق یک مسئلهی رواننژند بسازد. فرضا بوریس در محل کارش قضییهی جدایی از ژنیا و رابطهاش با ماشا (که به تازگی از بوریس باردار شده است) را پنهان نگاه داشته چون رئیس او یک مسیحی بنیادگراست که بالطبع با هر شکلی از ترک همسر مخالف است و از این رو ممکن است بوریس را به خاطر طلاق دادن همسرش از کار اخراج کند. از سوی دیگر معشوقهی ژنیا مرد فاسدی است که با استفاده از رانت دولتی توانسته به مال و منال فراوانی برسد. بدیهی است که دروغ و نیرنگ رابطهی این زوج طبقه متوسطی را در خود بلعیده است. وضعیتی که به نظر می رسد مشتی است از نمونهی خرواری که زویاگتنسف منتقد آن است. او در اصل خواسته که تا با بی عشق یک رومنس بسازد اما آن را به گونه ای ساخته است که شما حالتان با دیدن آن بهم بخورد.
اما در این میان تکلیف آلیوشای گمشده چه می شود؟ پسرکی که ناپدید شدنش گنداب اخلاقیات فاسد یک جامعهی به ظاهر مترقی را به سطح آورده است. در اینجا باید اشاره کرد که پیرنگ ناپدید شدن آلیوشا در فیلم زویاگتنسف که به واقع انگیزهی جریان یافتن درام فیلم است، از سویی دیگر استایل روایی فیلم زویاگتنسف را به سمت سینمای معمایی آلفرد هیچکاک می برد. به واقع فیلم زویاگتنسف یک سینمای رئالیسم سوسیالیستی به سبک هیچکاک است که به شدت سینمای موج نوی رومانی و آثار شاخص آن چون 4ماه و 3 هفته و 2 روز و مرگ آقای لازارسکو را به یاد می آورد. بازگردیم به سوال؛ فیلم زویاگتنسف در نهایت چه پاسخی به قضییهی ناپدید شدن آلیوشا میدهد؟ بدیهی است که من نمی توانم پاسخ این سوال را در اختیار شما قرار دهم. فقط به یک جمله بسنده می کنم؛ آن اصلا مهم نیست. مسئله فیلم زویاگتنسف چیز دیگریست.
دیدگاهها
----------------------------------------------------
از ابتدای انتشار این مطلب نام اوون گلیبرمن از ورایتی در بالا زیر عنوان درج شده است. لطفا دقت بفرمایید. در تمامی مطالب که ترجمه باشد نام نویسنده اصلی در زیر عنوان می آید عضو مترجم عکسش در زیر درج می شود.
آکادمی هنر در مقام یک سایت تحلیلی و پژوهشی بر این مسایل بسیار سخت گیر است.
متاسفم