متن حاضر، سعی دارد تا با روشی نشانهشناختی، به تحلیل رمزگانِ موجود در فیلم «آباجان» به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی هاتف علیمردانی بپردازد که در سال 1395 در سینماهای ایران اکران شد. بدین منظور، تلاش میشود تا فارغ از ملاک قرار دادن معیارهای فنی و زیباییشناختی، نظام نشانهای فیلم تشریح و در ارتباط با جامعهی کنونی و پیشین ایران خوانش شود. هدف فراتر رفتن از دلالتهای نخستین نشانهها و راه بردن به ناگفتهها یا گُنگ گفتههایی است که خود مخلوق شرایطِ خاص فرهنگی (تحدید معانی قابل بیان) هستند.
ادامه مطلب تحلیل دلالتهای عمیق فیلم آباجان؛ جنگ منافع در لباس ارزشها
فیلم قصههای وحشی ، به نویسندگی و کارگردانی دامیان زیفرون، سلسلهای از داستانها است که کاراکتر یا روایت مشترکی آنها را به هم مرتبط نمیکند. اگر هیچ اشتراک دیگری در میان نبود، میتوانستیم چیدمان تصادفی این قطعات را عمیقاً بهنقد بکشیم. در این صورت قطعاً از جذابیتهای فیلم نیز کاسته میشد. اما ساختار فُرمی و مضمونیِ مشترک میان شش روایتی که پشت سر هم و بدون نظم خاصی به تصویر کشیده شدهاند از پیچیدگی فیلم خبر میدهد. در ابتدا، بهمرور اجمالیِ اثر میپردازم و سپس بهتفصیل شباهتها و تفاوتهای ساختارِ فُرمی و مضمونیِ تکرارشوندۀ آن را با بینشی فرویدی تحلیل خواهم کرد.
در ابتدای فیلم از تیتراژ متعارف خبری نیست، گویی مخاطب به اواسطِ یک داستان پرتاب میشود: دوربین چمدان چرخداری را در نمای نزدیک دنبال میکند. این «غیرمنتظرگی»، نبضِ کوبندهای است که تا آخرین دقایقِ اثر بهانحاءمختلف بیننده را غافلگیر و به دنبال خود میکشاند. طنزِ ظریف، فیلمبرداریِ متنوعی که قابها و زوایای مختلف را بهتناسب لحظۀ روایت برگزیده و موسیقی متنوع و کُمیکی که در موقعیتهای دیگرگونه، به طرز طنازانهای دیگرگونه مینوازد، از عوامل دیگری هستند که بیحوصلگیِ احتمالی بیننده را در کشوقوس و فرازوفرود خویش از میان میبرند.
مقاله را از قسمت زیر دانلود کنید
نمایش "گون گولا" از 15 تیر الی 8 مرداد 93 به نویسندگی و کارگردانی اشکان صادقی در تماشاخانهی استاد انتظامی روی صحنه رفت و اخیراً در قالبِ نمایشنامهخوانی مجدداً اجرا شد. این اثر، روایت تروماهایی ژرف در فرهنگ ماست، رنجها و زخمهای آشنایی که روح عاصی هر انسانِ تفاوت طلبی را در بافتار یکسانساز و تفاوتستیزِ عرفهای رایج آزرده است. روایتی که سطح کمیک آن بهغایت مخاطب را میخنداند، اما نه خندهای که پس از آن به آرامش درافتید، بلکه خندهای که پس از آن با پرتاب شدن به خاطرهی تجربههای تلخ خویش یا دیگری به ناگهان در تلخیِ بغضی عمیق فرو روید. تلخی بغضی که اگرچه آغازگاهش دیالوگها یا اَکتهای کمیک بود اما انجامش جز واقعیتی تراژیک نیست.
ادامه مطلب روایت تضاد بین نسلی؛ دربارهی نمایش «گون گولا»
«اطلس ابر» اثری اثیری است؛ جادویی همچون اسطورههای یونانی، مبهم همانند شکلِ لکههای ابر و پیچیده مثل نقشهای که برای نمایاندنِ زمان- مکانهای گوناگون ترسیمشده باشد. شگفتا که نام فیلم به تمام این موارد دلالت دارد: "اسطورهی اطلس " که بار افلاک را بر دوش میکشد (چشمداشتِ ماجرایی افسانهای-پهلوانی از فیلم را برای مخاطب ایجاد میکند)، ابهام اشکالی که ابرها در آسمان به خود میگیرند و بینندگان مختلف آن را شبیه به چیزهای مختلف میبینند (چشمداشتِ سروکار داشتن با رمزگانِ پیچیده و چندمعنا را برای مخاطب ایجاد میکند)"نقشه "ای فراگیر که با دقت به صرفاً یک قسمتش نمیتوان درکی از کلیتِ آنچه بازنمایی میکند دریافت (چشمداشتِ سروکار داشتن با یک روایت تصویریِ دارایِ مختصات پیچیده از کلیتِ زندگی انسان بر زمین را برای مخاطب ایجاد میکند).
چکیده
متن حاضر در تلاش است تا با استفاده از مبانی نظری مارکسیستی- فرویدی، به تحلیل نقاشیهای کته کلویتس بپردازد. کلویتس، نقاش آلمانی است که در قرن نوزده میزیست و با توجه به تجربهای زیسته که از جنگ جهانی داشته، آثارش با آرمانهایی سوسیالیستی به بازنماییِ انتقادیِ معضلاتِ اجتماعیِ عصر خویش و نیز بر تبعیضهایی خاص متمرکز گشته است. تحلیل حاضر نشان میدهد که این آثار با رویکردی واقعگرا، از سویی به انتقاد از برخی امور پرداخته و از سویی گاه خود بازنماگر ایدئولوژیِ نقد شده میشوند.
چکیده
متن حاضر، سعی دارد تا با روش نشانهشناسیِ ساختاری، به تحلیل رمزگانِ موجود در فیلم «بوتیک» بپردازد. این فیلم در سال 1382 و به کارگردانیِ «حمید نعمت الله» ساخته شد. در این نوشتار با تحلیل کدهایِ در تقابل، نشان داده میشود که این فیلم چگونه شکافهای طبقاتی، جنسیتی و نسلیِ جامعهی ایران در دورهی اصلاحات را بازنمایی و به نقد میکشد.
نمایش کچلو به کارگردانی رضا کشاورز از تاریخ 21 بهمن ماه تا 21 اسفند ماه 93، در تماشاخانهی آو روی صحنه رفت. بیشک باید «کـَچـَلو» را نه بازگویی قصههای کودکی بلکه بازآفرینیای فرارونده دانست. یعنی بازآفرینیای که به طور همزمان به حفظ و حذفِ برخی از عناصر محتوایی و فُرمیِ اثرِ قدیمی میپردازد و بدینگونه میان گذشته/تقلید و حال/نوآوری پل میزند و این دو را با درگذشتن از مرز آثار هنریِ شناخته شده و ارجاعاتی به جامعهی کنونی خود به هم پیوند میزند و از عناصری قدیمی کارکردی نوین استخراج میکند.
ادامه مطلب جامعه به روایت کودکانگی: نگاهی به نمایش «کچلو»
چکیده
متن حاضر، سعی دارد تا با روش نشانهشناسیِ انتقادی، به تحلیل رمزگانِ موجود در فیلم خانهای روی آب بپردازد. این فیلم در سال 1380 و به کارگردانیِ «بهمن فرمانآرا» ساخته شد. در این نوشتار نشان داده میشود که این اثر چگونه تناقضهای فرهنگی-اجتماعیِ موجود در جامعهای که شاهد اولین تجربههای پویشِ جامعهی مدنی است را با قرار دادنِ رمزگانِ معرفِ ارزشها و ساختارهایِ سنتیِ جامعه در مقابل رمزگانِ معرفِ ارزشها و ساختارهایِ مدرن به نمایش میکشد.
کلید واژهها: خانهای روی آب؛ نشانهشناسی انتقادی؛ جامعهشناسی هنر؛ مدرنیته/سنت؛ جامعه سکولار