فیلم برای او Her، نسخهای تام و تمام از فیلمنامهای منسجم و با جزئیات و در سایه ي پرداختی خلاقانه است که این بار نه با قلم نمایی چارلی کافمن، بلکه با نبوغ هنرمندانهای از اسپایک جونز رقم خورده است. داستان تنهایی مردی منزوی با نام تئودور تامبلی که در پیکره جامعهای بیروح گرفتار شده و حسی تلخ از رابطهمندی را در آستانه جدایی از همسرش تجربه مینماید. تئودور که از پیچش احساس ناباش بر جان بیروح آدمیان به تنگ آمده، دل به سودای سیستم عاملی هوشمند به نام سامانتا (با صداپیشگی جانانهای از اسکارلت جوهانسون) مینهد. بازی کودکانهای که به کوران عشق میغلتد و سر به جنون شیدایی میسپارد.
ادامه مطلب اسارت روح / یادداشتی بر فیلم Her
فیلم 12 سال بردگی اقتباسی است ساختارمند به لحاظ سینمایی که با جان مایهای مناسب از فیلمنامه"جان ریدلی" شکل گرفته است. مقدمهای از رنج و نیستی و ضربه ناگهانی تیتراژِ ابتدایی، ما را به قلب دورانی می برد که رنگِ تیرگی بر وجود آدمی همچون لکه ننگی به شمار می رفته و فیلمساز به بی رحم ترین شکل ممکن روایتگر خون مردگی موجوداتی است که برای خلاصی از شدت تازیانه میبایست تن به پذیرش هویت جدیدی برای خود دهند و اسارت را طنابی محتوم در کالبد نگاه شان سازند. دربند بودن آدمی در سیطره رخدادی به وسعت تاریخ تا به امروز که نحلهای مدرن بر قامتاش نشسته است همچنان باز تعریف شده و حاصل بردهداری نه 12 سال بلکه قرنهاست که بر سر آدمی آوار میگردد.
ادامه مطلب تازیانههای تحقیر / نگاهی به فیلم برنده اسکار "12 سال بردگی"
فیلم فرانسیس ها ساختهای مستقل از فیلمساز جوان نیویورکی " نوا بامبک" براساس فیلمنامهای مشترک با نقش آفرین اصلی فیلم، " گرتا گرویک" است. حکایتی ساده و روان اما پُر از جزئیاتی ظریف از شخصیتِ دختری رویا پرداز که در پی نگاهی سرخوشانه، امید به فردایی روشن دارد. باوری که چنان عمق مییابد که رستگاری انتهایی را در سیمای بلوغ یافته فرانسیس می توان به دیده یافت. تغییری به دور از شعار زدگی و چنان دلنشین که در پایان حتی به نام جدیدی از شخصیت نیز رسوخ یافته و ترکیبی جدید از نام و شهرتاش میسازد؛ فرانسیس ها.
ادامه مطلب گامهای رهایی / نگاهی به فیلم فرانسیس ها
فیلم "چ" عارفانهترين نگاه ابراهیم حاتمی کیا به مقولة جنگ است. تصویری که بیش از آن که برگرفته از نگاهی دو سویه به این شخصیت تاریخی باشد، دغدغه فیلمساز برای تاباندن چهرة انسانی به چگونه زیستن و جرعة ناب آن، یعنی شهادت است.
ادامه مطلب ردپایی از عشق / یادداشتی بر فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی کیا
فیلم در مورد مردی است به نام رامین که دچار فراموشی گردیده و با کمک زنی پرستار سعی دارد حافظهاش را بدست آورد. این جمله پوسته ظاهری قصهای است که در لایههای زیریناش، میتوان به مفاهیم عمیق فلسفی حصول یافت. حقیقت در سایه روشن، حلقه مفقودهای است که در مرز باریکی از توهم آرمانی قرار دارد و همانند دیالوگ زیبایی که از زبان شخصیت اصلی فیلم بیان میشود، معنای حقیقت را میتوان از هر زاویهای به نحوی متفاوت فهم نمود و رهیافت بدان بسته به آن دارد که از کدامین دریچه سعادت نگریسته شود. رامین روشن با نقش آفرینی محمدرضا فروتن، انگار به دنبال بهانهای بوده که ذهنش را خالی از انباشت دقایق شومی نماید كه برخلاف رویاهای عاشقانه اش ضبط گردیده است و حادثه فراموشی او را در تصرف دستیابی به ذهنیتی مجدد گسیل می دارد تا همچون کودکی بدون پیش آگاهی، با صفحه ای سفید از زیباییهای بصری همراه گردیده و هر آن چه در پستوی باورش در طی سالها حسرت از یاد رفته را مجددا به چنگ آورد.
ادامه مطلب نگاهی بر سایه روشن؛ فیلمی تجربی ساخته فرزاد موتمنفيلم عصباني نيستم در ادامه تجربيات فرم گراي رضا درميشيان رقم خورده و ادامه اي بر اثر قبلي اين فيلمساز -یعنی بغض- است. اين تشابه فرمي حتي در دكوپاژ و نوع قاب بندي برخي تصاوير به چشم مي خورد و فيلمساز با انتخاب موضوعي ملتهب از وضعيت سياسي و اقتصادي چند سال اخير به بازيگوشي هاي دلنشيني در فرم دست مي زند. دوربين سيال و ساختار صدا به عنوان عنصري مزاحم به بافت جامعه اي درگير در چرخه ماديات كمك مي نمايد. همچنين استفاده مكرر از تصاوير فست موشن و اسلوموشن به جنون نهفته در شخصيت نويد كه اجراي مناسبي با بازي نويد محمدزاده يافته، ياري مي رساند.
ادامه مطلب عصبانی نیستم در حالی که عصبانیم / از سری یادداشت های فجر 32
فيلم شيار 143 بر مبناي نگاه ساده مادر است به مقوله تاريك جنگ و بر اساس تعريف فوق، فيلمساز زاويه دوربين خود را از خاكريز جبهه به دل بي قرار مادر مي كشاند و از اين منظر، احساسي رقيق بر وجود مخاطب غالب مي يابد. فيلم بيشتر از آن كه تداعي گر يونس شهيد باشد، دربرگيرنده قهرمان زني است كه در مرز ميان حس ناب مادرانه و سپردن فرزند به ميعادگاه رفتن به سر مي برد، اما فيلم به سرعت از اين دايره خارج گرديده و به مفهوم انتظار عاشقانه مادر براي بازگشت جگر گوشه زندگي اش مي رسد.
ادامه مطلب نگاهی به فیلم شیار 143 / از سری یادداشت های فجر
فيلم شيفتگي تجربه اي متفاوت و تصويري نو در فرم گرايي سينماي ايران است. جايي كه خلاقيت فيلمساز با سوژه اي بكر در هم آميخته و فيلمي خارج از آثار به هم مشابه مي سازد. علي زماني عصمتي پس از چند تجربه ناموفق در اكران –که مشهورترین آنها اوریون است- نخستين بار همه تلاش چندساله اش در بيان فرم را در فيلم شيفتگي روان ساخته و در قاب بندي، روايت پردازي و شخصيت سازي به نتايج ارزشمندي دست مي يابد. زني كه سال هاست لباس قهرمان به تن مي كند و برون گرايي اين عصيان، حتي تبديل به نمايش جنسيتي متمايز مي گردد. البته فيلم با گنجاندن چندين موضوع متفاوت به چند پارگي در روايت مي رسد و اين نگاه هاي مختلف اعتراضي، دريچه واكاوي عميق تر را از شخصيت زن سلب نموده و مقولاتي ديگر از محدوديت قشر زن در جامعه توسط فيلمساز مطرح مي گردد. همچنين فيلم به دلايل عميق از دگرديسي شخصيت اصلي-حاجي شاه- كه منجر به انتخاب مسيري متفاوت در زندگي اش شده نپرداخته و تنها به وضعيت اكنون شخصيت بسنده مي كند. بازي رويا تيموريان اما زيباترين نمايش از متفاوت ترين كاراكتر سينماي ايران است و نوع گريم و ديالوگ نويسي مناسب به باورپذيري شخصيت كمك نموده است.
ادامه مطلب نگاهی فيلم شيفتگي ساخته علي زماني عصمتي / از سری یادداشت های فجر